گزیدۀ اخبار و تحلیل های روز

گزیدۀ اخبار و تحلیل های روز

توماس جفرسن: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.
گزیدۀ اخبار و تحلیل های روز

گزیدۀ اخبار و تحلیل های روز

توماس جفرسن: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.

نخستین قانون کار جهان برای روسپی‌گری؛ آیا بلژیک نگاه اروپا به کارگران جنسی را عوض می‌کند؟

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۱۳/۰۵/۲۰۲۴ - ۱۶:۳۵

 

قانون کار جدید در بلژیک اولین قانونی در سراسر اروپا و البته کل جهان است که به کارگران جنسی خدمات تامین اجتماعی مانند حقوق بازنشستگی و مرخصی زایمان و همچنین قرارداد رسمی کار ارائه می‌کند. اما تکلیف مشتریان در کشورهای دیگر معلوم نیست. ( محض اطلاع یورونیوز فارسی، در هلند کار جنسی قانونی است وزنان از مزایای قانونی برخوردارند و فحشاء یک شغل قانونی محسوب می شود) (در سوئد، فرانسه و اسپانیا فحشاء و کار جنسی نه تنها ممنوع است بلکه اگر مردی با زنی در این مورد تماس بگیرد جریمه خواهد شد و مثلأ در اسپانیا تا سه هزار ارو جریمه دارد و در فرانسه حتا متلک گفتن به دختران زندان دارد!)

وقنی که امیلی برای اولین بار در مورد تصمیم بلژیک برای ایجاد اولین قانون کار برای کارگران جنسی در اروپا خبردار شد، از اینکه بالاخره قرار است شرایط کاری او بهبود یابد، هیجان زده شد.

امیلی که در یکی از شهرهای بزرگ بلژیک زندگی می‌کند، به یورونیوز گفت: «به این ترتیب، ما انتخاب گسترده‌تری از مکان‌های امن خواهیم داشت و می‌توانیم خدمات خود را به روشی مستقل ارائه کنیم، در حالی که الان واقعاً اینطور نیست

سه سالی می‌شود که امیلی به عنوان یک کارگر مستقل جنسی فعالیت می‌کند. یورونیوز برای محافظت از این شخص، هویت او را تغییر داده است.بخوانید

وی در طول همه‌گیری کووید-۱۹، شخصاً عدم حمایت از کارگران جنسی را تجربه کرد، در آن زمان بسیاری از کارگران جنسی درآمد خود را از دست دادند و در عین حال واجد شرایط دریافت حمایت دولتی نیز نبودند چرا که ردیف شغلی آن‌ها به طور رسمی در قانون کار ثبت نشده بود.

با این حال، او و دیگران امیدوارند که باتوجه به مصوبه اولین قانون کار اروپا و جهان برای کارگران جنسی در بلژیک، این موضوع تغییر کند.

قانون جدید چه امکانی به روسپی‌ها می‌دهد؟

این قانون که در اوایل ماه جاری میلادی به اتفاق آرا با ۹۳ رای موافق و بدون هیچ رای مخالف تصویب شد، به دلالان جنسی اجازه می‌دهد تا برای اولین بار به کارگران جنسی بلژیکی قرارداد کار بدهند.

این تغییر به کارگران جنسی امکان دسترسی به خدمات تامین اجتماعی مانند حقوق بازنشستگی، بیمه درمانی و مرخصی سالانه را می دهد. علاوه بر این، کارگران جنسی در برابر خطرات مربوط به کار، از جمله اجرای وظایف کارفرما محافظت می‌شوند.

دان باوونز، از اتحادیه بلژیک برای کارگران جنسی (UTSOPI) توضیح داد که بر اساس قانون جدید، محدودیت‌هایی در مورد اینکه چه کسی می‌تواند با کارگران جنسی قرارداد ببندد اعمال می‌شود و این موضوع امکان استثمار آن‌ها را کاهش می‌دهد.

آقای باوونز به یورونیوز گفت: افرادی که محکومیت های قبلی مانند قاچاق انسان و دزدی دارند، نمی توانند کارفرما شوند، «این موضوع بسیار مهمی است چرا که تا کنون امکان پذیر بوده است

کارگران جنسی از این پس دارای حقوق خاص خود خواهند شد. از جمله اینکه می‌توانند یک مشتری را نپذیرند و یا از عمل جنسی با او امتناع کنند، مضافا اینکه می‌توانند در هر زمانی که خودشان بخواهند به رابطه جنسی ادامه ندهند.

اگر هر یک از این موارد بیش از ۱۰ بار در یک سال مورد استناد قرار گیرد، کارمند یا کارفرما می توانند با رابط دولت برای مداخله در این زمینه تماس بگیرند.

روسپی‌ها به دنبال جرم‌زدایی از مشتریان

در پاسخ به خواسته‌های اتحادیه‌های کارگران جنسی، بلژیک در میان کشورهای اروپا یک تافته جدا باقته محسوب می‌شود. همین دو سال پیش بود که این کشور برای اولین در اروپا از روسپی‌گری جرم‌زدایی کرد.

سایر کشورهای اروپایی یا روسپی‌گری را تا حدی قانونی کرده‌اند یا از مدل به اصطلاح «نوردیک» پیروی می‌کنند که بر طبق آن هرگونه دلالی جنسی جرم انگاری شده است.

باوونز گفت، شرایط قانونی مختلف برای روسپی‌گری در کشورهایی مانند آلمان، هلند و اتریش به این معنی است که هر کشور دارای مجموعه‌ای از مقررات خاص خود است که باید برای انجام کار جنسی به صورت قانونی رعایت شود.

در برخی مکان‌ها، اگر یک کارگر جنسی نتواند پیش‌شرط‌های خاصی را برآورده کند، می‌تواند به دلیل انجام این کار مجرم شناخته شود، چیزی که اصلا تحت یک سیستم جرم‌زدایی شده مانند بلژیک صدق نمی‌کند.

علاوه بر این، کشورهایی مانند آلمان که از مدل قانونی خود پیروی می کنند، گفته‌اند که در حال بررسی تغییراتی در قوانین موجود مانند جرم انگاری از مشتریان کارگران جنسی هستند. با این حال، به گفته امیلی، این نوع تغییرات فقط کار جنسی را خطرناک تر می کند.

او توضیح داد: «اگر علیه مشتریان جرم انگاری کنید، مشتریان خوب، آنهایی که می خواهند به قانون احترام بگذارند، از آمدن به سراغ کارگران جنسی دست می کشند

امیلی در ادامه توضیح داد که «در عوض آنهایی که به قانون اهمیت نمی دهند باز هم به سراغ کارگران جنسی می‌آیند. در نتیجه، ما مشتریان بدتری پیدا می کنیم

رفاه روسپی‌ها و سیاست‌گذاری در سطوح ملی

اروپا مدتهاست که قادر به توافق بر سر یک مدل واحد برای تنظیم قانون کار جنسی نیست. پارلمان اتحادیه اروپا در سپتامبر گذشته، گزارشی جنجالی درباره نحوه تنظیم کار جنسی تنظیم کرد که بر طبق آن، نیاز به کاهش تقاضا برای روسپی‌گری و تنبیه مشتریان لحاظ شده بود.

علیرغم اینکه این گزارش هیچ ارزش قانونی نداشت، اما چندین انجمن و سازمان غیردولتی از توصیه‌های آن انتقاد کردند.

سابرینا سانچز، مدیر اجرایی اتحادیه اروپایی حقوق کارگران جنسی، به یورونیوز گفت: «از برخی جهات، این یک موضوع اروپایی نیست و بستگی به کشورهای عضو دارد

امیلی پذیرفت که رویکردهای متفاوت و رقابتی، در حقیقت نمادی از سیاست ملی هر کشور است. با این حال، آنچه باید اهمیت داشته باشد ایمنی و رفاه همه است، و جرم زدایی کامل در سراسر اروپا مهمترین گام اول و به دنبال آن حذف قوانین سختگیرانه کار است.

امیلی در پایان معتقد است که «اگر به یافته‌های علمی نگاه کنید، خواهید دید که مطالعات نشان می دهد که جرم زدایی در محافظت از کارگران جنسی بسیار مؤثرتر است و در واقع، اگر مشتریان را جرم انگاری کنید، شرکت در کار جنسی را بسیار خطرناک تر می کنید

 

نخست‌وزیر سوئد برای مهار خشونت و مقابله با باندهای تبهکار دست به دامن ارتش شد

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۲۹/۰۹/۲۰۲۳ - ۱۹:۰۰

 

بیش از ۶۰ نفر در تیراندازی‌های سال گذشته در سوئد جان خود را از دست دادند؛ آماری بی‌سابقه که هرگز پیش‌تر ثبت نشده بود.

نخست وزیر سوئد از ارتش برای مقابله با موج جرم و جنایت بی‌سابقه‌ای که این کشور را تحت تاثیر قرار داده است، درخواست کمک کرد.

اولف کریسترسون بنا به آنچه پیش‌تر وعده داده بود قرار است جمعه ۲۹ سپتامبر در همین راستا با فرمانده ارشد نیروهای مسلح و کمیسر عالی پلیس کشورش دیدار و گفتگو کند.

به گفته نخست وزیر سوئد، این گفتگو‌ها بر چگونگی کمک نیروهای مسلح به پلیس در مقابله با باندهای مروج خشونت و گروه‌های تبهکار متمرکز خواهد بود.بخوانید

هدف از این همکاری آن است که سربازان ارتش وظایف حفاظتی پلیس را برعهده گیرند تا نیرو و منابع بیشتری برای مبارزه با جرم و جنایت در کشور آزاد شود.

جزئیات بیشتر این نوع همکاری که برای یک کشوری اسکاندیناوی غیرمعمول به شمار می‌رود هنوز تشریح نشده و مشخص نیست که ارتش با چه ظرفیتی قرار است این ماموریت را برعهده گیرد.

این اقدام به دلیل موج گسترده تیراندازی‌ها و بمب گذاری‌های اخیر که جان ده‌ها نفر از جمله تعدادی نوجوان و رهگذر را گرفت از سوی دولت سوئد در پیش گرفته شده است.

تازه‌ترینِ این حملات که به صورت پراکنده صورت گرفته و شواهدی دال بر ارتباط آنها با باند‌های تبهکار وجود دارد ظرف یک شب سه کشته به جا گذاشته است.

گروه‌های مروج خشونت و باند‌های تبهکار اغلب نوجوانان را در محله‌های کم بضاعت و آسیب‌پذیر که قشر عمدتا مهاجر را در خود جای داده، اغفال کرده و به استخدام در می‌آورند.

یکی از قربانیان حملات اخیر زنی حدودا ۲۰ ساله بود که در پی انفجاری در شمال استکهلم جان باخت. رسانه‌های سوئدی در گزارش اعلام کردند که وی احتمالا هدف مورد نظر عاملان حمله نبوده است.

به گزارش یک نشریه محلی در سوئد، یک خواننده رپ ۱۸ ساله نیز اواخر روز چهارشنبه گذشته در جریان تیراندازی در خارج از یک مجموعه ورزشی در حومه استکهلم کشته شد.

بیش از ۶۰ نفر در تیراندازی‌های سال گذشته در سوئد جان خود را از دست دادند؛ آماری بی‌سابقه که هرگز پیش‌تر ثبت نشده بود.

این در حالیست که به گفته کارشناسان، شمار تلفات خشونت‌ها و حملات گرو‌های تبهکار در سوئد امسال نیز به همین میزان و احتمالا حتی بیش از آن خواهد رسید.

·         قرآن‌سوزی در سوئد؛ پلیس ۱۲ نفر را به اتهام ایجاد بی‌نظمی و اعمال خشونت دستگیر کرد

اولف کریسترسون روز پنجشنبه طی نطقی تلویزیونی خطاب به مردم کشورش گفت: «سوئد هرگز شاهد چنین وقایعی نبوده است»؛ وی افزود: «در قوانین سوئد مقابله با جنگ باندها و کودک‌سربازان دیده نشده است

نخست وزیر سوئد در بحبوحه افزایش موج تیراندازی‌ها و بمب گذاری‌های در کشورش که به باندهای تبهکار نسبت داده شده است، تاکید کرد: «چنین وضعیتی در هیچ کشور دیگر اروپا مشاهده نمی‌شود

دولت راست میانه سوئد به رهبری اولف کریسترسون سال گذشته با وعده مقابله با جرم و جنایت قدرت را در دست گرفت، اما تاکنون در این امر موفق نبوده است.

اپوزیسیون، دولت را در این میان مقصر می‌داند و معتقد است که آقای کریسترسون و وزرایش مسبب ناامنی در کشور هستند.

این در حالیست که نخست وزیر سوئد «سیاست‌های غیرمسئولانه» دولت قبلی در زمینه مهاجرت و ادغام ناموفق مهاجران را عامل ترویج خشونت در کشورش معرفی کرده است.

سوئد از دیر باز به همراه آلمان به دلیل داشتن سیاست‌های مهاجرتی لیبرال و استقبال از صدها هزار پناهجو از خاورمیانه و آفریقا، در اروپا متمایز و شاخص بوده است.

 

دمکراسی نفرت پراکنی در سوئد باتوهین مجدد به قرآن توسط یک زن سوئدی

یک زن سوئدی روز جمعه در شهر مالمو در یک اقدام موهن جدید به قرآن اقدام به سوزندان کتاب مقدس مسلمانان کرد.

به گزارش اسپوتنیک، تصاویر منتشرشده نشان می‌دهد که مردی که در حال حمل پرچم اسرائیل است در کنار این زن ایستاده است.

گفته می‌شود این زن هفته گذشته هم در نزدیکی استکهلم به کتاب مقدس قرآن اهانت کرده بود.

روز پنجشنبه گزارش شد مقام‌های سوئد بار دیگر برای برگزاری تجمعی که قرار است در آن به کتاب مقدس مسلمانان توهین شود مجوز صادر کرده‌اند.

شبکه سوئدی SVT پنجشنبه گزارش داد پلیس "مالمو" در جنوب این کشور مجوز برگزاری این تجمع جنجالی در روز جمعه را صادر کرده است.

مسئولان سوئدی علاوه بر این قرار است دو درخواست دیگر برای برگزاری تجمعات مشابه در هفته جاری را مورد بررسی قرار دهند.

یکی از این دو تجمع قرار است روز شنبه در "مالمو" و دیگری روز یکشنبه در "روزنگراد" برگزار شوند.

صدور مجوز برای تجمعاتی که در آنها عده‌ای کتاب آسمانی مسلمانان را به آتش می‌کشند باعث تیره شدن روابط دیپلماتیک بسیاری از کشورهای مسلمان با سوئد شده است.

به عنوان مثال، "سازمان همکاری اسلامی" از اعضای خود خواسته در برابر سوئد، دانمارک و دیگر کشورهایی که اجازه اهانت به کتاب مقدس مسلمانان را می‌دهند اقدامات سیاسی و اقتصادی انجام دهند.

نروژ فرد اهانت کننده به قرآن را به سوئد برگرداند!

منابع رسانه‌ای از رد درخواست پناهندگی "سلوان مومیکا" فرد اهانت کننده به قرآن مجید توسط نروژ و تحویل وی به سوئد خبر داد.

به گزارش اسپوتنیک، مقامات نروژ سلوان مومیکا عراقی الاصل را پس از رد درخواست پناهندگی وی به سوئد تحویل دادند.

مومیکا پس از چندبار اهانت به قرآن کریم در سوئد به نروژ گریخته بود و خواستار پناهندگی در این کشور شده بود اما توسط پلیس دستگیر و به سوئد تحویل داده شد.

مومیکا به روزنامه سوئدی Expressen گفت: تا ۱۶ آوریل (۲۸ فروردین) دارای مجوز اقامت موقت در سوئد است.

وی افزود زمانی که مدت اجازه اقامت او به پایان می‌رسد، دوباره در سوئد درخواست پناهندگی خواهد داد.

سلوان مومیکا مهاجر عراقی‌ الاصل ساکن استکهلم ۲۸ ژوئن گذشته با حمایت پلیس سوئد اقدام به قرآن‌سوزی کرد که در پی آن، این هتک حرمت به قرآن چند بار دیگر هم در این کشور تکرار شد که موجی از اعتراضات را در سراسر جهان برانگیخت.

بسیاری از کشورها به نشانه اعتراض، دیپلمات‌های سوئدی را احضار و مراتب اعتراض خود را به آنها اعلام کردند.

دو نفر در جریان اقدام به قرآن سوزی در مالمو بازداشت شدند.

به گزارش اسپوتنیک، کانال تلویزیونی "اس وی تی" خبر داد که پلیس دو نفر را در جریان اقدام به قرآن سوزی در میدان لورنسبورگستورگت در مالمو که توسط یک مهاجر عراقی الاصل به نام سالوان مومیکا سازماندهی شده بود، بازداشت کرد.

منطقه تعیین شده برای تظاهرات محاصره شد. اندکی پس از ساعت 14:00 به وقت مسکو، برخی از تجمع کنندگان سعی کردند از موانع عبور کنند، بنابراین پلیس مجبور به مداخله شد. گزارش شده است که فضای خشم و نارضایتی در میدان حاکم است.

هفته گذشته، مقامات مجری قانون اجازه ندادند مومیکا این اقدام را در منطقه روسنگورد انجام دهد، زیرا "به این نتیجه رسیدند که نمی توانند نظم و امنیت عمومی را تضمین کنند." بسیاری از مهاجران از جمله از کشورهای مسلمان در آنجا زندگی می کنند.

در 3 سپتامبر، زمانی که مومیکا قرآن را در مالمو سوزاند، آشوب هایی در روسنگورد رخ داد. معترضان اتومبیل ها را آتش زدند و چند نفر به سمت پلیس سنگ پرتاب کردند.

کتاب بیست و سه سال در مورد بیگانه پرستی و عرب پرستی ایرانیان

توضیحمطلب آبی شده برگرفته از کتاب بیست و سه سال نوشته علی دشتی است و برای علاقه مندان لینک داوون لود این کتاب در انتهای این مقاله درج شده است و براستی این کتاب ارزشمند مصداق واقعی این ضرب المثل معروف است که می گوید: هر آنچه که از دل برآید بر دل نشیند

   ایران شکست خورد، متوالیاً شکست خورد، در قادسیه و همدان شکست خورد، به طور ننگین و دردناکی شکست خورد، شکستی که استیلای اسکندر و ایلغار مغول در جنب آن کم رنگ است ولی این حقیقت را بار دیگر نشان داد که هر گاه کشور مدیر با تدبیر و پادشاه با شخصیت و کفایتی ندارد حتی در مقابل مشتی اعراب نامجهز و بی‌اطلاع از آیین سلحشوری همه چیز خود را از دست می‌دهد.
ایران، شهر به شهر و ایالت به ایالت تسلیم گردید و ناگزیر شد یا اسلام آورد و یا در کمال خواری و فروتنی جزیه دهدگروهی برای فرار از جزیه، مسلمان شدند. و گروهی دیگر برای رهایی از سلطه نامعقول مؤبدان.
دیانت ساده اسلام که به گفتن شهادتین صورت می‌گرفت عمومیت یافت مخصوصاً که دم تیغ برنده پشت سر آن بود
.
ایرانیان مطابق شیوه ملی خود در مقام نزدیک شدن به قوم فاتح برآمدند و از در اطاعت و خدمت وارد شدند. هوش و فکر و معلومات خود را در اختیار ارباب جدید خود گذاشتند زبان آن‌ها را آموختند و آداب آن‌ها را فرا گرفتند، لغات قوم فاتح را تدوین و صرف و نحو آن را درست کردند و برای این که فاتحان آنان را به بازی بگیرند از هیچ گونه اظهار انقیاد و فروتنی خودداری نکردند. در مسلمانی از خود عرب‌ها پیشی گرفتند و حتی در مقام تحقیر دین و عادات گذشته خود برآمدند و به همان نسبت در بالا بردن شأن عرب و بزرگان عرب تلاش کردند و اصل شرف و جوان مردی و مایه سیادت و بزرگواری را همه در عرب یافتند. هر شعری بدوی و هر مثل جاهلانه و هر جمله بی‌سر و ته اعراب جاهلیت نمونه حکمت و چکیده معرفت و اصل زندگانی شناخته شد. به این که مولای فلان قبیله و کاسه لیس سفره فلان امیر باشند اکتفاء کردند. افتخار کردند که عرب دخترشان را بگیرد و مباهات می‌کردند که نام عربی بر خود گذارند. فکر و معرفت آنان در فقه و حدیث و کلام و ادب عرب به کار افتاد و هفتاد درصد معارف اسلامی را به بار آورددر بادی امر از ترس مسلمان شدند ولی پس از دو سه نسل در مسلمانی از عرب‌‌های مسلمان نیز جلو افتادند. برای تقرب به دستگاه حاکمه بنای چاپلوسی و مداهنه را گذاشتند به حدی که وزیر بی‌نظیر آن‌ها در آینه نگاه نمی‌کرد که مبادا صورت یک عجمی را در آینه ببیند. برای این که حاکم و امیر شوند نخست بنده فرمانبردار امرای عرب شدند تا از آن خوان یغما نصیبی ببرند ولی رفته رفته امر بر خود آن‌ها نیز مشتبه شد به طوری که در قرن سوم و چهارم ایرانی دیگر خود را صفر و حجاز را منشاء تمام انعام خداوندی تصور می‌کرد....))( بر گرفته از کتاب بیست و سه سال، صفحات 179-180 
   در شرایطی که به نوشته نشریه آمارهای اقتصادی وابسته به بانک مرکزی ایران در ایران چهارده میلیون نفر زیر خط فقرهستند ، به نوشته خبرگزاری فارس،علیرضا فداکار، «معاون اجرایی ستاد بازسازی عتبات عالیات»، از تولید 
۳ هزار خشت طلا برای طلاکاری گنبد آرامگاه دو تن از پیشوایان شیعه، حسن عسکری و علی نقی، واقع در شهر سامرای عراق خبر داد. این گنبد طلا پیش از این در اثر بمب‌گذاری تخریب شده‌بود.
علیرضا فداکار هم‌چنین از مرمت
۲۰۰ خشت طلای ایوان طلای حرم علی بن ابی‌طالب در نجف عراق خبر داد و گزارش‌هایی در مورد طلاکاری و آیینه‌کاری چند مکان مذهبی دیگر در عراق ارائه داد. وی در مورد گنبد در سامرا اظهار داشت که «درصددیم تا این پروژه را پیش از موعد مقرر به پایان برسانیم.» از طرف دیگر رییس سازمان حج و زیارت خبر داد که روزانه حدود 4 هزار زائر ایرانی به عتبات عالیات در عراق اعزام می شوندبدینترتیب اگر حسن نصرالله رهبر گروه حزب الله لبنان گفته است که ایرانیان عرب شده اند دروغ نگفته است و اگر مردم ایران حکومت عرب پرست آخوندی را بر پشت خود سوار کردند بی دلیل نبود و اگر بزرگترین گروه اپوزیسیون ایرانی یعنی "سازمان مجاهدین خلق ایران" مسلمان و عرب پرست است و تمام گروههای مارکسیست الگوی حکومتی خود را در روسیه و چین و کوبا می جویند دلیلی بر اصالت و هویت بیگانه پرستی ایرانی آنان نیست!؟ آیا اگر ایرانیان از همدیگر بیزار و عاشق بیگانگان هستند این موضوع یک ویژگی تاریخی و ملی نیست که هزاران سال است در خون و رگ آنان جاری است و جزیی از هویت آنان شده است!؟ آیا بی دلیل است که اگر ایرانیان در خارج از کشور از همدیگر بیزار هستند و چاپلوسی مردم کشورهای میزبان را می کنند!؟ آیا بی دلیل است که همه گروهکهای سیاسی و مافیایی در خارج از کشور همه از هم دیگر بیزار هستند!؟ باور کنید که سوسیالیسم گروهکهای چپول و حکومت عدل علی، مریم و مسعود اگر بدتر از حکومت آخوندی نباشد بهتر نیز نیست! مگر در جریان جنگ حکومت آخوندی ایران با حکومت عراق صدامی تمام گروههای ایرانی لانه گرفته در کردستان عراق از صدام پول توجیبی نمی گرفتند و میلیشیای مریم و مسعود به ملیشیای صدام تبدیل نشده بود!؟ و مگر اکنون سازمان مجاهدین ضد خلق به ستون پنجم سازمان آمریکایی سیا در ایران تبدیل نشده است!؟ آری ایرانیان در ستیز درونی و جنگ برای قدرت حاضرند تا همدیگر را بفروشند و دست به دامن هر کس و ناکسی بشوند تا به هدف خود برسند و یک چنین مردمی معلوم است که از همدیگر بیزار و عاشق عرب، آمریکایی، روسی، چینی و اروپایی و ... هستند!؟ آیا بی دلیل است که مردم ایران با طرح آمریکا و اروپا، آخوندهای عرب پرست را شاه ایران و بر سرنوشت خود مسلط کردند!؟ همانطور که می دانیم قبل از حمله اعراب به ایران در ایران سیستم کاست طبقاتی (آپارتهاید) حاکم بود که به موجب آن جامعه به طبقات اشراف، روحانیون (موبدان)، کشاورزان و صنعتگران و غیره تقسیم شده بود و و بعد از اشغال ایران توسط اعراب، آن بخش از ایرانیان که از ترس اعراب به هند فرار کردند، سیستم کاست طبقاتی
(آپارتهاید) را در هند نیز ایجاد کردند که در نتیجه آن فقیرترین طبقه جامعه هند را "نجس اعلام کردند

 www.mardaninews.de


آیا می دانید در جنگ دوم جهانی، فلسطینیها متحد هیتلر و دشمن شوروی سابق بودند

در سال 1930 یعنی 18 سال پیش از پیدایش دولت اسرائیل و قبل از قدرت گیری نازی ها در آلمان "حاج امین الحسینی" مفتی اعظم فلسطین در اورشلیم و رهبر سیاسی و مذهبی فلسطینیها ، دو بار با هیتلر ملاقات کرد و او بار دیگر در سال 1937 همبستگی خود را با نازیهای آلمان اعلام کرد و در سال 1942 مجددأ با هیتلر و همچنین با بنیتو موسولینی رهبر ایتالیای فاشیست ملاقات کرد تا شاید با کمک های آنان بتواند مانع مهاجرت یهودیان به اسرائیل و تشکیل دولت اسرائیل بشود! آلمان نازی ضمن ارسال مقادیری اسلحه برای فلسطینیها در سال 1938 "آدام فولهارت" مأمور خود را به آنجا فرستاد و حاج امین الحسینی با استفاده از کمکهای مالی نازیها، "ارتش آزادیبخش عرب" را ایجاد کرد! در سال 1930 یک گروه فاشیست عرب فلسطینی طرفدار هیتلر به نام "شورای دفاع از مردم عرب فلسطین" به رهبری فردی به نام "نبی ال اظمه" ایجاد شد و در سال 1933 در جهان عرب تلاش شد تا با هماهنگی دولت آلمان احزاب " ناسیونال سوسیالیست" ایجاد شود. البته بعدها احزاب " بعث" در عراق و سوریه ایجاد شدند که در واقع همان احزاب فاشیست ناسیونال سوسیالیست بودند. بذر ناسیونال سوسیالیسم توسط فرزندان دانشجوی ثروتمندان عرب که در اروپا تحصیل کرده بودند بعد از بازگشت آنان به کشورهای خودشان پاشیده شد. بدینترتیب در بین فلسطینیان نیز همانند آلمال نازی سازمان "جوانان هیتلر" تأسیس شد که مانند نازی ها شلوار سیاه و پیراهن قرمز می پوشیدند و در سال 1940 حزب فلسطینی طرفدار آلمان نازی به نام "جامعه دفاع از فلسطین" که "پان-عربیست" بودند ایجاد شدهیملر (دست راست هیتلر)، به "حاج امین الحسینی" مقام "گروپن فیورر" را داد که در سلسله مراتب اس اس نازی، همسان ژنرال است و برای او در برلین دفتری ایجاد کرد و "حاج امین الحسینی" نیز از مسلمانان بوسنی در یوگوسلاوی سابق، 13 لشگر و در مجموع، بیش از 30 هزار نفر سرباز را که شامل فلسطینیها نیز می شد برای ارتش آلمان نازی سازمان داد که وظیفه آنان قتل پارتیزان های یوگوسلاوی و مجارستان بود که در آن زمان جزیی از شوروی سابق بودند و بر علیه اشغالگران آلمانی می جنگیدند! در جریان جنگ های اعراب و اسرائیل در سال 1948 "حاج امین الحسینی" که نماینده "کمیته عالی اعراب" بود، با طرح سازمان ملل در مورد تقسیم فلسطین به دو کشور اسرائیل و فلسطین مخالفت کرد، همان طرحی که دیگر فلسطینیها هیچگاه قادر به تحقق آن نخواهند بود! به نوشته روزنامه آلمانی "در اشپیگل" هیتلر، ماهانه 750000 مارک ( پول آلمانی) به حاج امین الحسینی می پرداخت. بر اساس مدارکی که بعد از پایان جنگ دوم جهانی در برلین به دست متحدین افتاد، حاج امین الحسینی به کرات از آلمانی ها خواسته بود تا مناطق یهودی نشین شهر اورشلیم را بمباران کنند و در دادگاه نورنبرگ در سال 1946 "دیتر ویزلیچنسکی" دستیار هیملر گفت که حاج امین الحسینی از مقامات آلمانی مکررأ درخواست نابودی تمام یهودیان اروپا را کرده بود (تا آنان نتوانند به اسرائیل مهاجرت کنند) بدینترتیب همانطور که در مطلب قبلی خودم در مورد کمک های نظامی شوروی سابق به کشور تازه تأسیس اسرائیل نوشتم، شوروی سابق حامی اسرائیل بود و هیتلر حامی فلسطینیها! اما جالب اینجاست که در شرایط کنونی استالینپرستهای ایرانی در کنار حماص فلسطینی قرار دارند، و آیا این دلیلی بر ماهیت مشترک فاشیستی آنها نیست!؟ در آن شرایط که دولت شوروی تازه تأسیس شده بود و از جانب آلمان هیتلری تهدید می شد فلسطینی ها به جای دوستی با شوروی به دلیل اینکه تنفر از یهودیان راهنمای آنان بود به کمک آلمان نازی شتافتندبا دانستن این واقعیت که فلسطینیها در گذشته برای نابودی یهودیانی که حتا هنوز در فلسطین نیز نبوده اند و هیچ ستمی به فلسطینیها نکرده بودند با نازیهای آلمانی برای نابودی آنان همکاری می کرده اند این حقیقت اثبات می شود که فلسطینیها و عربها نه تنها خواهان نابودی کشور اسرائیل هستند بلکه آنان خواهان نابودی تمام یهودیان جهان هستند! در مقابل دولت دزد و فاسد خودگردان فلسطینی که رهبرش عرفات، زن فرانسوی خود را در پاریس با پول مردم نیازمند فلسطین چاق و چله می کرد اما در کشور اسرائیل، رئیس جمهور محاکمه و محکوم می شود. بدینترتیب روشن می شود که شعار فلسطینیها و کشورهای عربی در مورد به دریا ریختن مردم اسرائیل یک خواست تاریخی است که ریشه در گذشته دارد و فلسطینیها فقط ضد صهیونیسم نیستند بلکه آنان خواهان نابودی تمام نسل یهودیان هستند و به علاوه در بین صهیونیستها به عنوان یک جنبش ملی گرای یهودی، یک گرایش قوی سوسیالیستی واقعی وجود دارد ( کیبوتص ها ) که آنان نه تنها دشمن فلسطینیها و اعراب نیستند بلکه منتقد دولت اسرائیل نیز هستند. به نوشته سایت فارسی رادیو آمریکا در تاریخ   15/07/ 2009 "... گروهی از سربازان سابق اسراییل می گویند ارتش در جریان جنگ در غزه در اوائل سال جاری، بی محابا از زور استفاده کرد و موجب مرگ و خسارات غیر لازم شد. سازمانی از سربازان ذخیره و سابق اسراییلی به نام «شکست سکوت» روز چهارشنبه مجموعه ای از شهادت هایی را منتشر کرد که در آن گفته می شود نیروی دفاعی اسراییل خانه ها در غزه را بی هیچ دلیلی ویران می کرد و قدرت آتش را ورای آنچه مورد نیاز بود بکار می گرفت. گزارش همچنین سربازان اسراییل را متهم می کند که فلسطینیان را مجبور می کردند به عنوان سپرهای انسانی خدمت کنند..." آیا یک چنین واکنشی را در بین مردم نوار غزه نیز می توان دید تا به رفتار گروه حماص اعتراض کنند که چرا به جای مقابله با ارتش اسرائیل بر سر مردم غیر نظامی اسرائیل بمب و راکت پرتاب می کند؟  آیا یک چنین واکنشی را حتا می توان در کشور آمریکا به خاطر رفتار ارتش آن کشور در عراق و افغانستان دید؟ نباید از یاد برد که این سربازان معترض ارتش اسرائیل از حقوق مردم عربی دفاع کرده اند که خواهان نابودی اسرائیل هستند اما این رفتار از مردم آمریکا که مردم عراق و افغانستان خواهان نابودی آنان نیز نیستند دیده نمی شود و بی دلیل نیست که منصور حکمت بدرستی کشور اسرائیل را دمکراتیکترین کشور خاورمیانه می دانست. اینجا هدف من به هیچ وجه دفاع از ماهیت دولت اسرائیل نیست و این دولت چندی پیش به آقای "نوام چامسکی" که یک آنارشیست یهودی الاصل استاد دانشگاه ام.آی.تی آمریکا است به دلیل انتقاداتش از عملکردهای دولت اسرائیل به او اجازه ورود به کشور اسرائیل را نداد!؟ بدون شک دولت و مردم کوچک اسرائیل که تمام کشورها و دولتهای اطراف آن دشمن او هستند و قصد نابودی آن را دارند نگران موجودیت خود است و با توجه به سابقۀ فلسطینیها در همکاری با نازیها و همکاری کنونی آنان با دولت آخوندی و عرب پرست ایران، این نگرانی کاملأ موجه است. به تاریخ دوشنبه، 2011/07/25 رییس سازمان بسیج در ایران گفته است که: "چاره ای!! جز محو اسرائیل از صفحه روزگار نداریمو این در حالی است که مردم و دولت اسرائیل، مردم ایران را دوست دارند و حتا دشمن حکومت آخوندی نیز نیستند!محمدرضا نقدی، رییس سازمان بسیج مستضعفین، با اون قیافه انترش، گفته است: " جمهوری اسلامی برای تامین امنیت خود چاره ای جز «محو رژیم صهیونیستی از صفحه روزگار» ندارد." به این مردک که براستی قیافه اش مانند میمونهای جنگل های آفریقا است باید گفت که به جای محو اسرائیل فکری به حال دهها هزار نفر از جانبازان و مجروهان شیمیایی جنگ ایران و عراق بکنید که به خاطر حفظ حکومت شما توسط عراقی ها مجروح مادام العمر شده اند اما قادر به تأمین هزینه مداوای خودشان نیستند! و فکری به حال آن زنانی بکنید که برای تأمین هزینه زندگی فاحشگی می کنند و فکری به حال میلیونها معتادی بکنید که در حکومت شما معتاد شده و نابود شده اند! من مطمئنم که رهبران حکومت اسلامی در جنگ زرگری با اسرائیل و آمریکا هیچگاه جرأت دست از پا خطا کردن را ندارند و فقط به دلیل بیگانه پرست و عرب پرست بودن است که از راه دور پارس می کنند تا مردم ایران را سرگرم کنند و سر آنان را شیره بمالند و اشگ تمساح گروههای مارکسیست الهی و استالین پرست طرفدار جمهوری اسلامی مانند حزبک "توفان" (این فرزند ناخلف حزب روسیست توده) و حمایت آنان از گروه حماص مصداق ضرب المثل "آب گودال را پیدا می کند" است و جالب اینجاست که این گروهک استالینپرست که مشغول بازی وحدت با گروهک سوپر راست راه کارگر است فقط از گروههای عرب مسلمان تحت حمایت حکومت آخوندی یعنی: حزب الله لبنان و حماص فلسطین حمایت می کند و از دیگر گروههای عرب ضد آمریکا حمایت نمی کند! آیا این همسویی با جمهوری اسلامی چه مفهومی دارد؟ ایجاد کشور اسرائیل یک ضرورت ناشی از یهودستیزی نه فقط در آلمان بلکه در تمام کشورهای اروپایی و عربی است و البته رفتار مردم و دولتهای اروپایی و آمریکایی حتا با غیر یهودیان نیز بهتر از یهودیان نیست اما با این تفاوت که در حالیکه یهودیان، تمام کشورهای اروپایی را گوشمالی داده اند ولی غیر یهودیان در کشورهای غربی، زار و زبون هستند و هر روز تحقیر می شوند! یک نمونه اخذ میلیاردهه دلار خسارت از کمپانی های آلمانی است که در به بردگی گرفتن و سوزاندن یهودیان در دوران آلمان هیتلری مشارکت داشته اند و اکنون دولت آلمان علیرغم میلش چندین زیردریایی قادر به حمل موشک اتمی به اسرائیل تحویل داده است و یک حامی مهم اسرائیل است و این سیاست یهود دوستانه دولت آلمان فقط به خاطر ترس از قدرت جهانی یهودیان است. مردم ایران قبل از آنکه وکیل مدافع عربها بشوند باید وکیل مدافع مردم بلوچ و عرب و کرد در ایران بشوند و نگاهی به فقر، فحشاء، گرسنگی، اعتیاد، بیکاری در بین جوانان و کارتن خوابی و حلبی آبادها در شهرهای ایران و در بین هم وطنان خودشان بیاندازند و به جای جمع آوری طلا برای معابد امامان شیعه در کشورهای عربی و صرف مبالغ گزاف برای زیارت این معابد، این طلاها و پول ها را صرف بهبود وضع هموطنان خودشان بکنند! آیا می دانید که چرا با وجودیکه یهودیان ساکن و پراکنده در کشورهای عربی، با وجود تحمل فشارهای بسیار شدید، مانند ایرانیان مسلمان و عرب نشدند و اکنون نه تنها کشور خودشان را دارند بلکه با کنترل قدرت اقتصادی و سیاسی در آمریکا و اروپا، مدیریت جهان را نیز در دست دارند اما ایران از یک ابرقدرت باستانی به یک کشور ناراحت و عرب پرست در شرایط کنونی تبدیل شده است؟ و مردمش از همدیگر متنفر و عاشق بیگانگان هستند!؟ من امیدوارم که مردم مترقی و عاقل در فلسطین و اسرائیل سرانجام به این دعوای بی نتیجه خود خاتمه بدهند و شعور و جرأت مردم ایران آنقدر زیاد بشود که بدون خونریزی از شر حکومت عرب پرست آخوندی خلاص شوند.
نادر احمدی
:منبع
http://en.wikipedia.org/wiki/Haj_Amin_al-Husseini

:لینک ملاقات "حاج امین الحسینی" مفتی اعظم فلسطین با هیتلر

http://www.youtube.com/watch?v=hChcK9xO6-M