نمونه ای از دمکراسی آمریکایی در زندان ابو غریب
نگارش از محمد عبدالعظیم؛ کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب
تاریخ انتشار ۱۰/۱۲/۲۰۲۴ - ۱۲:۰۴ +۱ گرینویچ
مطالب بیان شده در مقاله های بخش دیدگاهها، تنها نظر شخصی نگارنده مطلب است
«هیأت تحریر الشام» آرام و بدون درگیری وارد دمشق شد و رهبر آن، ابومحمد جولانی، بلافاصله به مسجد بزرگ امویان در دمشق رفت. به این ترتیب سوریه از روز یکشنبه ۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی به آزمایشگاهی برای همه سناریوها تبدیل شد.
روزی که دمشق به کنترل «گروه تحریرشام» در آمد را باید روزی دانست که تاریخ پایتختهای عربی رقم خواهد خورد؛ چراکه در این روز فعالیت یکی از مهمترین کارخانههای سرکوب جهان متوقف شد (و به احتمال زیاد با کارخانه جدیدی از نوع آمریکایی جایگزین خواهد شد!)
اما چنین دستاوردی حاصل شورش، نافرمانی مدنی یا مخالفتها با رژیم بشار اسد نبود؛ بلکه عمدتا پیامد سه جنگ بود: جنگهای اوکراین، غزه و جنوب لبنان.
نمونه ای از دمکراسی آمریکایی در زندان ابو غریب
فرار بشار اسد، نهتنها یادآور فرار زینالعابدین بنعلی، رئیس جمهور پیشین تونس و شادمانیها در خیابانهای تونس بود، بلکه بار دیگر سرانجام توسل قدرتها به ابزارهای سرکوب را گوشزد میکرد.
اکنون چشم همه پایتختهای غربی به جولانی است و آنچه که میتواند انجام دهد؛ از انتخابهایش برای ارتش سوریه گرفته تا نقش جامعه مدنی سوریه. زیرا اکنون همه چیز باید از نو ساخته شود.
در میان جوامع عربی نیز پرتوهای امید (امید؟!) اینجا و آنجا ظاهر میشود و این رویا زمزمه میشود که باید کارخانههای سرکوب را با کارخانههایی برای تولید فرهنگهای دموکراتیک (از نوع آمریکایی؟) جایگزین کرد.
اما باید از انقلاب ۲۰۱۱ تونس و سرنگونی بن علی درس گرفت و به یاد آورد که آن بهار، زمستان سختی را پنهان کرده بود.
اکنون شاید مردم سوریه بتوانند به پیش روند و به این سوال مهم پاسخ دهند که چگونه میتوان «بدون رویارویی» به عمر یک کارخانه سرکوب پایان داد؟
کاری بسیار سخت بویژه در سوریه؛ زیرا در این کشور ریشۀ فرهنگ سرکوب به سال ۶۸۰ برمیگردد؛ یعنی سالی که یزید اول (خلیفه اموی در دمشق) دستور کشتن حسین بن علی، نوه محمد را در کربلای عراق صادر کرد.
در ادامه شمه خیلی کوتاهی از ماهیت فرهنگ دموکراتیک (از نوع آمریکایی؟) را درج می کنم.
یورونیوز: لیتوانی ۱۶ سال پس از انتشار گزارش «واشنگتنپست» درباره زندان مخفی آمریکا در این کشور، درهای این مرکز نگهداری زندانیان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، در حومه ویلنیوس را گشود.
لیتوانی ۱۶ سال پس از انتشار گزارش «واشنگتنپست» درباره زندان مخفی آمریکا در این کشور، درهای این مرکز نگهداری زندانیان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، در حومه ویلنیوس را گشود.
دویچه وله فارسی: رد مصوبه کانگرس ایالات متحده امریکا دایر برممنوع قرار دادن شکنجه متهمان به تروریسم با آب ، توسط جورج دبلیو بوش رئیس جمهور این کشور ، توانست امکان استفاده از این شیوه را توسط سازمان استخبارات مرکزی ایالات متحده امریکا یا سیا باز بگذارد.. این نشان می دهد که مسائل مربوط به حقوق بشر درایالات متحده امریکا هنوزهم پاسخ قطعی نیافته اند.
در ایالات متحدۀ امریکا در یازدهم سپتمبر 2001، نتنها تقریباً سه هزار نفر جان خود را از دست دادند، بلکه نفوذ و اعتبار اخلاقی کسانیکه خود را رهبران جهان آزاد قلمداد میکنند، نیز در زیر آوار ساختمان های مرکز تجارت جهانی دفن گردید.ایالات متحدۀ امریکا در واکنش به این حملۀ تروریستی ؛ بر عراق حمله برد، با آنکه در آنزمان نه تروریستی در آن کشور بود و نه کدام سلاح کشتار جمعی. همینکه سربازان امریکایی به خاک عراق پا نهادند، با بی بند و باری به ایجاد وحشت پرداخته و با شکنجه نمودن های افراطی در زندان ابوغریب، بیشتر از پیش باعث بدنامی امریکا گردیدند. پس از آن ایالات متحدۀ امریکا، برخلاف میثاق ژنیو در رابطه با اسیران جنگی، افراد مظنون به ترور را، بدون هیچگونه اقامۀ دعوی و بدون اینکه آنها کدام وکیل مدافعی داشته باشند، به زندان خلیج گوانتاناموی کیوبا انداخت. بالاخره ادارۀ استخبارات ایالات متحده اقرار کرد که بین سالهای 2002 و 2003 سران احتمالی القاعده را با یک شیوۀ خاص بازجویی وادار به حرف زدن نموده است. با این شیوۀ شکنجه با آب، موسوم به Waterboarding ؛ متهم احساس میکند که در آب غرق میشود و به این ترتیب با وحشت مرگ روبرو میگردد. همه تصاویر ویدیویی اینگونه شکنجه را سی آی ای از ترس یک رسوایی دیگر، قبلاً از بین برده است.
کمیته اطلاعات سنای آمریکا گزارشی را در مورد اقدامات سازمان سیا برای شکنجه افراد متهم به فعالیت های تروریستی منتشر کرد.
کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا در گزارش موسوم به شکنجه، سیا (سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) را به دروغگویی به کنگره و کاخ سفید متهم کرد. این گزارش جزئیات عملیات سی آی ای علیه القاعده پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را علنی کرده است.
رئیس جمهور آمریکا در واکنش به صدور گزارش کمیته اطلاعاتی سنا درباره اقدامات سیا در شکنجه متهمان، از سازمان جاسوسی کشورش انتقاد کرد. اوباما شیوه های شکنجه سیا را خلاف قوانین موجود در آمریکا دانسته است.
زندانهای سیا در لهستان - ماتئوس پیسکورسکی
بر اساس گزارش شورای حقوق بشر
سازمان ملل متحد، سیا علاوه بر گوانتانامو و دیگر زندانهای مخوف در افغانستان و
عراق دارای زندانهای مخفی در 66 کشور دیگر در سراسر جهان است که از آن جمله میتوان
به مصر، الجزایر، اردن، لیبی، تونس، هند، پاکستان، ازبکستان، لهستان، رومانی،
تایلند و لیتوانی اشاره کرد. در بسیاری از زندانهای مخفی آمریکا زندانیان به مدت
طولانی مورد شکنجههای جسمی و روحی قرار میگیرند تا به موضوعاتی که مدنظر مقامات
آمریکایی است، اعتراف کنند.
این وضعیت فقط خاص کشورهای
آفریقایی و جهان سوم نیست. در ژوئن سال 2007 میلادی، "دیک مارتی"
دادستان سابق سوئیس و گزارشگر ویژه شورای اروپا در گزارشی به این شورا عنوان کرد
مدارک و اسناد کافی در دست دارد که حاکی از وجود بازداشتگاههای مخفی تحت نظارت
سیا در اروپا از سال 2003 تا 2005 میلادی در برخی کشورهای اروپایی مانند لهستان و
رومانی است.
در لهستان هشت زندانی که
آمریکاییها آنها را "زندانیان با ارزش بالا" میخوانند، در یک زندان
مخفی در یکی از روستاهای این کشور مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفتند تا به دست
داشتن در حملات 11 سپتامبر اعتراف کنند. این در حالی است که این شکنجهها مغایر با
قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای سازمان ملل متحد علیه شکنجه است.
در حال حاضر زندان گوانتانامو
در کوبا، زندان ابوغریب در عراق و زندان بگرام در افغانستان از مهمترین مکانهایی
هستند که زندانیان متهم به اقدامات تروریستی در آنها مورد شکنجه قرار میگیرند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده در این زندانها وحشیانهترین شکنجهها نظیر تجاوز
جنسی، تحمیل هفتهها گرسنگی، سرما و گرمای طاقت فرسا، سلولهای مخوف انفرادی،
صداهای سرسامآور و تزریق مواد مخدر توهمزا رایج است. "دیک مارتی" در
گزارش خود ضمن تشریح رفتار ضد بشری سیا در این زندانها فاش کرده است که حدود 1000
کودک و نوجوان زیر 15 سال در زندانهای سیا در چک، رومانی و لهستان تحت اینگونه
بازجوییها قرار گرفتهاند. در
ویدئو لینک های زیر شما می توانی بطور مختص با ماهیت دمکراسی آمریکائی آشنا شوید:
Every Place America Has Bombed (and why)
Homeless Population Growth in California's Most Populous City
سید مهدی طالبی پژوهشگر حوزه بینالملل
صبح روز گذشته (یکشنبه 18 آذر، 8 دسامبر) با خروج بشار اسد، حاکم سوریه از دمشق پایتخت این کشور و تسلط مخالفان بر آن، نظام سیاسی این کشور از بین رفت. جبهه التحریر بهعنوان عامل نظامی سرنگونی اسد، از نظر جامعه بینالمللی یک گروه تروریستی است؛ همانگونه که طالبان در زمان دستیابی به قدرت در افغانستان بود و است. به نظر میرسد وضعیتی شبیه سقوط کابل در 24 مرداد 1400 (15 اوت 2021) رخ داده است؛ حرکت سریع مخالفان دولت مرکزی به سمت شهرهای مهم و سپس پایتخت و درنهایت خروج رأس نظام سیاسی از کشور و تحویل قدرت طی معاملهای پنهان و نانوشته. آنچه در تابستان 1400 کابل رخ داد، در پاییز 1403 با شابلون در دمشق کشیده شد. درباره وقایع سوریه نکاتی وجود دارد که در ادامه به آنها پرداخته شده است.
با تصرف دمشق توسط تروریستها، شاید نظام سوریه سقوط کند اما با نظامی دیگر جایگزین نخواهد شد. به اعتقاد کارشناسان، سوریه به وضعیت لیبی دچار شده و هر منطقه تحت کنترل یک گروه، قبیله یا قوم قرار خواهد گرفت.
1- معامله سران سوریه
عقبنشینیهای پیدرپی ارتش، برجای گذاشتن ادوات و صرفا تخلیه نیروی انسانی و رسمیت بخشی به نخستوزیر دولت اسد از سوی تروریستها نشانههایی از هماهنگی و معاملات پشتپرده سنگین هستند. اگر آنگونه که ادعا میشود، اسد و نظام سوریه غافلگیر شدند، چرا پس از هوشیاری مقاومت نکردند؟
-2 چرا اسد مقاومت نکرد؟ او چقدر تهدید ترور و حمله نظامی را جدی گرفت؟
سوال مهمی وجود دارد؛ چرا نظام سوریه و شخص اسد در این نوبت برخلاف گذشته مقاومت نکردند؟ به نظر میرسد یکی از دلایلی که اسد جانش را برداشت و رفت، علاوه بر معاملات، هراس او از مرگ و همچنین قطعی بودن فروپاشی نظامش بوده است. اسد میدانست هم کشته میشود و هم کشورش مورد حمله همهجانبه قرار خواهد گرفت. گفته میشود رژیم صهیونیستی در قالب یک طرح بزرگ غربی، اسد را به ترور تهدید کرده بود. اسد در شرایط کنونی منطقه این تهدید را احتمالا بسیار زیاد جدی گرفت. دلیل آن نیز اقدامات رعبآور رژیم بود. سردار محمدرضا زاهدی، فرمانده سپاه لبنان در 13 فروردین 1403 در حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق به شهادت رسید. در پی آن ایران عملیات وعده صادق-1 را اجرا کرد اما بار دیگر سردار عباس نیلفروشان، فرمانده بعدی این سپاه نیز 6 مهر 1403 در بمباران بیروت ترور شد. ترور تمام فرماندهان یگان رضوان در جلسه این یگان و همچنین سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله نیز برگ دیگری از اقدامات رعبانگیز بودند. درنتیجه ترور دبیرکل مقاومت لبنان و فرمانده سپاه لبنان، نیروهای مسلح ایران عملیات وعده صادق-2 را در انتقام از خون این دو فرمانده و همچنین اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در روز 10 مهر (1 اکتبر) اجرایی کردند. با این وجود روز 12 مهر (3 اکتبر) سیدهاشم صفیالدین به همراه جمعی از فرماندهان عالیرتبه حزبالله ترور شدند. گفته میشود در وقایع آن روز تلاش شد فرماندهان ایرانی نیز ترور شوند. این وقایع برای اسد روشن ساخت اگر تصمیمی برای ترور وی گرفته شود، اجرایی شده و حمله نظامی بزرگی نیز در پی آن رخ خواهد داد. محاسبات اسد بر این مبنا بوده که علاوهبر کشته شدن وی، نظام بر اثر فشار مخالفان و حمله خارجی ساقط شده و جنگ به بهانهای برای تخریب بیش از پیش کشورش تبدیل خواهد شد. میتوان این محاسبات را رد کرد، اما او و همفکرانش احتمالا بر این مبنا تصمیم گرفتهاند.
اسپوتنیک فارسی: رئیس جمهور روسیه، تصمیم اعطای پناهندگی به اسد و خانواده اش را اتخاذ کرده است. دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین اعلام کرد که تصمیم اعطای پناهندگی به اسد و خانواده اش از سوی پوتین اتخاذ شده است. العبده، نماینده مخالفان مسلح سوریه در گفتگو با رسانه های روسیه گفت: مخالفان سوریه به روابط خوب با روسیه نیاز دارند، روسیه یک "بازیگر مهم" است. آنها در مورد ایران نیز چنین چیزی را گفته اند!
سایت یورونیوز فارسی:
وزیر دفتر بریتانیا: شاید در وضعیت هیات التحریرالشام به عنوان یک سازمان ممنوعه «تجدیدنظر» کنیم!
یک مقام ایرانی: در تماس مستقیم با گروههایی هستیم که اکنون رهبری سوریه را در اختیار دارند!
سایت ایران: وزارت خارجه روسیه هم اعلام کرد بشار اسد پس از مذاکره با برخی از شرکتکنندگان در درگیری سوریه، از قدرت کنارهگیری کرده و سوریه را ترک کرده است.
روز یکشنبه ۸ دسامبر، یک منبع در کرملین به نووستی گفت که اسد و اعضای خانوادهاش به مسکو رسیدهاند و روسیه به دلایل بشردوستانه به آنها پناهندگی داده است.
این منبع همچنین خاطرنشان کرد که مقامات روسیه با نمایندگان مخالفان مسلح سوری که رهبران آنها امنیت پایگاههای نظامی و نهادهای دیپلماتیک روسیه در سوریه را تضمین کردهاند، در تماس بودند.
کنفرانس دوحه با مشارکت روسیه، ترکیه و ایران بدون مشارکت سوریه در مورد سرنوشت سوریه برگزار شد و جالب اینجاست که این کشورها در مورد سرنوشت سوریه تصمیم گرفتند اما سوریه را در این کنفرانسراه ندادند؟ چرا؟ زیرا قرار بود ایران و روسیه با سرنوشت حافظ اسد معامله کنند و با شروطی با درخواست های ترکیه موافت کنند و در قبال خالی کردن پشت حافظ اسد ترکیه بعد از به قدرت رسیدن نوچه هایش به ایران و روسیه امتیازاتی بدهد! به نظر می آید که به دستور ترکیه و بر اساس موافقتنامه دوحه نوکران ترکیه یعنی همانهایی که قلب سرباز سوری را از سینه اش بیرون آوردند و خام خوردند اکنون بعد از سقوط دولت فاسد حافظ اسد و حاکم شدن در سوریه سگ های خود را کنترل می کنند. رئیس هیئت مذاکرات مخالفان سوریه گفته است: ما با دولت قبلی اختلافی نداریم و این دولت به مأموریت و وظایف خود ادامه میدهد! (اگر با دولت قبلی اختلافی ندارند چرا با آن جنگیدند و اگر فقط با حافظ اسد مخالف بودند اما این دولتی که با آن مخالف نیستند برگزیده حافظ اسد بود! )
به گزارش خبرگزاری مهر، حسین اکبری سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه عصر امروز یکشنبه ۱۸ آذر در گفتوگویی تلویزیونی اظهارداشت: در شب گذشته هیئت دولت سوریه تشکیل جلسه داد و تصمیم گرفت که هیچ مقاومتی در پایتخت صورت نگیرد بلکه به صورت رسمی کل دولت و حکومت و بخشهای مختلف را واگذار کنند و این را طی بیانیهای که نخست وزیر اعلام کرد به اطلاع مردم و در واقع نیروهای مسلح رساند.
وی با بیان اینکه حرکتی که شروع شد بعد از سقوط حلب قابل پیشبینی بود، گفت: بعد از ظهر بود که نیروهای مسلحی که از سمت شمال وارد شدند. همکاران من هم تا ۱۱ شب در دمشق بودند و سفارت را ترک کردند و بعضی از آنها شاید بامداد از مرز سوریه خارج شدند.
سفیر ایران در سوریه تصریح کرد: تقریباً هیچیک از همکاران ما از دستگاههای مختلف جمهوری اسلامی آنجا حضور نداشتند و اقدامات لازم و تدابیر لازم پیشبینی شده بود. سفارت جمهوری اسلامی ایران امروز مورد تعرض واقع شد و آسیب دید و این برخلاف قوانین بینالمللی است.
به گزارش تسنیم، «مظلوم عبدی»، سرکرده «نیروهای دموکراتیک سوریه» موسوم به «قسد» امروز جمعه در واکنش به تحولات اخیر سوریه گفت: «از دو ماه قبل میدانستیم، چه اتفاقی خواهد افتاد، لذا اقدامات لازم را انجام دادیم و آماده بودیم سرکرده شبه نظامیان قسد در ادامه گفت که نیروهای دموکراتیک سوریه در حال هماهنگی با روسیه و آمریکا در خصوص تحولات جاری در سوریه است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ریانووستی، وزارت خارجه روسیه با انتشار بیانیهای درباره سقوط دولت روسیه اعلام کرد که «بشار اسد پس از مذاکره با تعدادی از شرکتکنندگان در درگیری سوریه، ریاست جمهوری و سوریه را ترک و دستور انتقال مسالمتآمیز قدرت را صادر کرد.
مخالفان سوریه از روند جدید بر اساس همزیستی و حاکمیت قانون سخن میگویند!
رئیس هیئت مذاکرات مخالفان سوریه گفت: ما با دولت قبلی اختلافی نداریم و این دولت به مأموریت و وظایف خود ادامه میدهد.
وی همچنین گفت: از امروز روند جدیدی در سوریه بر اساس همزیستی مسالمتآمیز و دولت قانون آغاز میشود. وی در عین حال گفت که از محل استقرار بشار اسد اطلاعی ندارد.
آماده همکاری با منتخب مردم هستیم!
محمد الجلالی، نخست وزیر سوریه بعد از اعلام سقوط دولت این کشور از سوی مخالفان، گفت: ما در شورای وزیران دست خود را به سمت هر شهروند سوری که نگران آینده و تصمیمات این کشور است، دراز میکنیم و از شهروندان میخواهیم به اموال عمومی و دولتی خسارت و آسیبی نزنند.
او گفت که آماده همکاری با هر کسی است که مردم سوریه آن را انتخاب کنند.
حمایت «ابو محمد جولانی» از تسلط ترکیه بر شرق فرات
نتانیاهو سقوط نظام سوریه را یک فرصت برای این رژیم خواند
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی سقوط نظام سوریه را فرصتی جدید و بسیار مهم برای این رژیم قلمداد کرد.
نتانیاهو در عین حال گفت روز گذشته به ارتش اسرائیل دستور داده تا منطقه حائل در جولان و مناطق مجاور آن را به تصرف و کنترل خود در آورند.
وزارت خارجه روسیه ترک بشار اسد از سوریه را تائید کرد
وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که بشار اسد پس از مذاکره با طرفهای درگیر خاک سوریه را ترک کرد.
بر اساس بیانیه وزارت خارجه روسیه، بشار اسد بر لزوم انتقال قدرت به صورت مسالمت آمیز در این کشور تاکید کرد.
واکنش ترامپ به سقوط دولت سوریه: روسیه بشار اسد را رها کرد!
واکنش ترامپ به سقوط دولت سوریه: روسیه بشار اسد را رها کرد!
رئیس جمهور منتخب آمریکا در واکنش به سیطره مخالفان بر شهر دمشق و سقوط دولت سوریه گفت که روسیه بشار اسد را رها کرد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، فرماندهی ارتش سوریه در بیانیه ای، سقوط حکومت بشار اسد را اعلام کرد.
بیانیه فرماندهی ارتش سوریه بامداد یکشنبه و پس از تصرف دمشق توسط گروه های مسلح و نیز خبر خروج بشار اسد از سوریه انتشار یافت.
رسانههای غربی و عربی بامداد یکشنبه با انتشار گزارشهایی، خبرهای در مورد خروج بشار اسد از سوریه و نیز ورود گروههای مسلح به دمشق پایتخت این کشور مطرح کردند.
شبکه العربیه بامداد یکشنبه در گزارشی ادعا کرد، گروه های مسلح مخالف بشار اسد ساعاتی قبل وارد دمشق شدند و کنترل پایتخت سوریه را به دست گرفتند.
مخالفان مسلح دولت سوریه بامداد امروز یکشنبه از ورود به پایتخت این کشور و سیطره بر ساختمان رادیو و تلویزیون در شهر دمشق خبر دادند و همزمان منابع خبری گزارش دادند که بشار اسد پایتخت را ترک کرده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بامداد روز یکشنبه گروههای مسلح مخالف بشار اسد در سوریه وارد دمشق شدند و تقریباً تمامی مراکز مهم نظامی و امنیتی این کشور را در دست گرفتند، از ساعاتی پیش نیز اخباری در مورد ترک سوریه از سوی بشار اسد مخابره میشود.
شبکه المیادین نیز به نقل از رویترز گزارش داد که گروه های مسلح بدون وجود هیچ نشانه ای از ارتش سوریه وارد دمشق شدند.
بنا به گزارش این شبکه از رویترز همچنین به نقل از مقامات بلند پایه سوریه اضافه کرد که بشار اسد رئیس جمهور سوریه دمشق را به مقصد نامعلومی ترک کرده است.
رسانه صهیونیستی: تل آویو با "هیات تحریرالشام" تماس مستقیم دارد:
پایگاه خبری صهیونیستی واللا امروز یکشنبه نوشت که رژیم صهیونیستی تماس مستقیم و با واسطه با گروه های متعدد در سوریه از جمله گروه مسلح «هیات تحریر الشام» دارد.
این پایگاه افزود: اسرائیل در این مرحله می خواهد که عناصر مسلح به مرز (سوریه با سرزمین های اشغالی) نزدیک نشوند.
حملات معارضان سوری علیه نیروهای کُرد
رویترز در خبری اعلام کرد معارضان سوری حملات خود علیه نیروهای کرد در منبج، واقع در شمال سوریه را آغاز کردهاند.
به ادعای رسانه های عربی و نیز غربی از جمله سی ان ان و رویترز خروج اسد از دمشق به مقصد نامعلومی که می تواند خارج سوریه و یا داخل سوریه (شهرهای علوی نشین ساحل مدیترانه لاذقیه و طرطوس) باشد، صورت گرفته است.
رسانه های وابسته به گروه های مسلح گفتند که آنها وارد ساختمان رادیو و تلویزیون سوریه شده اند و کنترل این رسانه را به دست گرفتند.
پایگاه خبری العربی الجدید نیز از کنترل زندان « صیدنایا» بزرگترین زندان دمشق به دست گروه های مسلح و آزادی زندانیان آن خبر داد.
معارضان مسلح در سوریه از بامداد هفتم آذر ۱۴۰۳ برابر با ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ با حمایت برخی از کشورها و ورود نیروهای تازه نفس خارجی، اقدام به حمله گسترده علیه مواضع ارتش سوریه در مناطق شمال غرب، غرب و جنوب غرب حلب کردند.
در هفته گذشته، اقداماتی از سوی مقامات ارشد دولت صورت گرفت که از مجموعه آنها میتوان عبارت «پردهبرداری رسمی از سیاست منطقهای دولت چهاردهم» را برداشت کرد؛ اقداماتی در راستای اعلام و اعمال دستورالعملهای ویژهای در حوزه سیاست خارجی که راهبرد دولت مسعود پزشکیان در ماههای گذشته را تبیین و در ماههای آینده را ریلگذاری میکند. انتشار یادداشت محمدجواد ظریف در نشریه فارنافرز، مصاحبه تلویزیونی مسعود پزشکیان و جلسه کاظم غریبآبادی با جمعی از اهالی رسانه در وزارت امور خارجه، مثلث رفتاریای بودند که حالا «تابلوی سیاست خارجی دولت» را شفافتر از همیشه به نمایش گذاشتهاند و زمینههای شکلگیری اقدامات دولت در ماههای گذشته را نیز مشخص کردهاند.
ظریف در یادداشت خود صراحتاً به نیابت از حاکمیت- و نه دولت- به ارسال پالسهای ضعف دربرابر دولت جدید ایالاتمتحده اقدام کرده و مسائلی نظیر نسلکشی اسرائیل در غزه را زمینه همکاری و شراکت تهران- واشنگتن معرفی کرده است. او همچنین ناباورانه و بدون درنظر گرفتن واقعیتهای نظام بینالملل و راهبردهای اعلامی از سوی دونالد ترامپ و تیمش، خواستار «شروع جدید» میان دو کشور شده که میتواند منجر به صلح شود، یعنی ایران و ایالاتمتحده میتوانند با «مذاکره دوجانبه»، جنگ در منطقه غرب آسیا را به پایان برسانند. مکمل و مؤید مطالب مطرح شده در این یادداشت، سخنان صادقانه پزشکیان در مصاحبه تلویزیونی اخیر بود؛ جایی که رئیسجمهور صراحتاً از باور خود به «امکان رفع تحریم از طریق گفتوگو با اروپاییها» سخن گفت و «سیاستهای منطقهای ایران» را مزاحم و برهمزننده این مسیر عنوان کرد.
اگرچه این نقد فنی به نگاه مسعود پزشکیان وارد است که اساساً نگاه مبتنیبر واقعیت بر نگاه او به راهبرد کشورهای اروپایی وجود ندارد و در شرایطی که فرانسه و آلمان با سختترین شرایط سیاسی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند و دولت جدید آمریکا هم تمایلی به همکاری فراآتلانتیکی ندارد، امکانپذیر بودن «رفع تحریمها» از طریق مذاکره با اروپا بیشتر به شوخی شبیه است تا باور سیاسی، اما حتی با پیشفرض گرفتن این باور بهعنوان یک واقعیت میدانی هم گره زدن مسئله هستهای و مذاکرات مرتبط با آن به راهبردهای منطقهای ایران، عجیب و غیرقابلباور بهنظر میرسد.
این مسئله زمانی رنگوبوی جدیتری بهخود میگیرد که به صحبتهای غریبآبادی در وزارت خارجه مراجعه و روایت او از «لزوم تعیینتکلیف با دولت جدید آمریکا» را مرور کنیم؛ جایی که وی با اشاره به حضور معاون سیاسی وزیر امور خارجه در اسلو و ژنو، اروپا را همراه با ایران در احساس نگرانی نسبت به سیاستهای دونالد ترامپ در ماههای آینده معرفی میکند.(!؟) این سهگانه، یک معنای مشخص در حوزه سیاست خارجی دارد؛ دولت چهاردهم، راهبردهای منطقهای کشورمان را «برگه»ای برای استفاده در حوزههای دیگر میداند، یعنی حمایت ایران از تأسیس و تثبیت شبکه مقاومت میتواند یکی از موضوعات مورد مذاکره با طرفهای غربی برای پیشبرد اهداف در حوزههایی مانند هستهای باشد.
شاید بتوان شفاف اینگونه نتیجه گرفت که با توجه به قطعی بودن فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی در مهر سال آینده – اکتبر 2025 میلادی – ساکنان پاستور، امتیازهای هستهای را در مسیر تعامل با طرف غربی کافی نمیدانند و با خاتمهیافته دانستن پروژه برجام 1، سراغ اجرای پروژه برجام 2 رفتهاند. این موضوع که ناشی از عدمفهم صحیح تحولات بینالمللی در دورانگذار است، دقیقاً همانجایی است که نگرانی جدی برای امنیت ملی ایران بهدنبال دارد. رویدادهای کنونی در منطقه غرب آسیا را باید در چهارچوب یک تلاش صد و اندی ساله از سوی طرف غربی برای ایجاد یک نظم امنیتی در این منطقه فهم کرد؛ اقداماتی که از 1917 میلادی و ایام منتهی به فروپاشی امپراتوری عثمانی با امضای توافق «سایکس - پیکو» آغاز شد، با تحولات جنگجهانی دوم و تأسیس اسرائیل ادامه پیدا کرد، به درگیریهای لبنان در سالهای 2000 و 2006 میلادی رسید، جنگ سوریه را رقم زد و نهایتاً با ناکام ماندن طرح ابراهیم توسط عملیات طوفانالاقصی، حالا به مرحله حساس و تعیینکنندهای در تحولات مرتبط با کشور سوریه و عراق رسیده است.
در چنین شرایطی که بهتعبیر رهبر انقلاب، شرایط مرگ و زندگی هم برای شبکه مقاومت و هم برای طرف غربی وجود دارد، «کارت بازی» دیدن راهبردهای منطقهای ایران در حکم یک سادهانگاری تاریخی است که میتواند زمینهساز آسیب دیدن جدی منافع ملی کشورمان باشد. همانطور که عدم درک درست تحولات منتهی به جنگجهانی دوم و استفاده از تحلیلهای «شیک ولی غیرواقعی» در آن سالها زمینهساز اشغال ایران شد و شهریور 1320 خورشیدی را رقم زد، در شرایط کنونی هم شعارهای زیبا ولی توخالی مانند «پرهیز از جنگ و پایبندی به بیطرفی» میتواند خطر جدی را متوجه امنیت و منافع ملی کشورمان کند. منطقه غرب آسیا در دوران گذار نظام بینالملل، آبستن چنگهای فراوان دوجانبه و چندجانبه است و هر واحد سیاسی که این مسئله را بهدرستی درک نکند، آسیب خواهد دید. این همان راهبردی است که کشورهایی مانند ترکیه و امارات متحده عربی درحال پیادهسازی آنند و بهدنبال ارتقای قدرت و افزایش عمق راهبردی خود با استفاده از فضای موجود در شرایط کنونی دوران گذارند.
بر همین اساس بهنظر میرسد دولت چهاردهم نیاز به بازنگری کلی در راهبردهای خارجی خود– چه در حوزه منطقه و چه در نگاه به تعاملات جهانی– دارد؛ چرا که ادامه نگاه مثلثی شرح دادهشده در این یادداشت، تهران را در طوفان حوادث بینالمللی بیدفاع خواهد گذاشت و زمینه را برای آسیب دیدن منافع ملی فراهم میکند.
مهدی خانعلیزادهنویسنده:
در جای دیگری آقای ظریف( زمخت) چنین از خودش تعریف و تمجید می کند: .... «پزشکیان یکهفته قبل از انتخابات 3 درصد رأی داشت، من از او حمایت کردم، به 50 درصد رسید». اشتباه ویرایشی رخ نداده است؛ این شاید یک گزاره از صفحه 117 کتاب راز سربهمهر 2 باشد یا حتی یک پانویس در کتاب جدید خاطرات محمدجواد ظریف به نام «پایان شکیبایی» (پایاب شکیبایی ۲) که احتمالاً در سال 1405 منتشر خواهد شد. او هنوز این جمله را به زبان نیاورده است؛ اما خیلی دوست دارد به تأسی از مرحوم هاشمی که در اسفند 94 پیروزی دوسال قبل روحانی را به این سبک قاببندی کرده بود، چنین اثری از خود به یادگار بگذارد.
اصل نگارش مقاله او در فارنافرز - فارغ از محتوایش - با چنین فهم روانشناختیای بهتر قابلتحلیل است. روشن نگهداشتن چراغ مذاکره با آمریکا در این مقاله بیش از آنکه اثری واقعی در سیاست خارجی داشته باشد، معنایی مهم در سیاست داخلی دارد......
نعیم قاسم، رهبر حزبالله لبنان اعلام کرد که حزبالله و جمهوری اسلامی تا کنون ۷۷ میلیون دلار به آوارگان لبنانی کمک کردهاند. به گفته رهبر حزبالله بیش از ۲۳۳ هزار خانواده برای دریافت کمکها ثبتنام کردهاند.
نعیم قاسم، رهبر حزبالله لبنان اعلام کرد که حزبالله و جمهوری اسلامی تا کنون ۷۷ میلیون دلار به آوارگان لبنانی کمک کردهاند. به گفته رهبر حزبالله بیش از ۲۳۳ هزار خانواده برای دریافت کمکها ثبتنام کردهاند.
نعیم قاسم شامگاه پنجشنبه ۱۵ آذر (۵ دسامبر) در یک سخنرانی تلویزیونی گفت در ماه نوامبر (ماه پیش) حزبالله تصمیم گرفت به هر خانواده خسارت دیده از جنگ ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار هدیه نقدی از طرف مردم ایران و حزبالله اهدا کند.
از طرف دیگرکارگران ایرانی گرسنه هستند وای به حال آنان که بیکار یا بی خانمان هستند آنگاه حکومت آخوندی پول این مردم فلکزده را به اعراب می دهد:
بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران گفت: بررسیهای میدانی نشان میدهد حقوق ماهیانه یک کارگر صرفاً میتواند ۲۰ درصد نیازهای ایدهآل یک خانوار را برای زندگی پوشش دهد؛ اما با حذف نیازهای ایدهآل و تغییر این شاخص به زنده ماندن، این سهم به ۴۰درصد میرسد.
حمیدرضا امام قلی تبار, بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، درباره مسائل کارگران در دستمزد گفت: جامعه کارگری کشورمان بعنوان قشر عظیمی از جمعیت کشور، این روزها حال و روز خوبی را تجربه نمیکند، سونامیهای سهمگین تورمی چند ساله اخیر که بر اثر تصمیمگیریهای غلط برخی مسئولین فاقد کارآیی دولتی بوقوع پیوسته کمر اقتصاد کارگران و خانوادههای آنان را در هم شکسته است؛ (تبریک به حکومت فاسد اسلامی که یک نمونه خوب از فساد ناب محمدی است!) عدم حمایت دولت از این قشر در چنین روزهایی که گرانی، فقر، بیماریهای روحی و روانی و ناهنجاریهای اجتماعی و دهها گرفتاری دیگر گریبان این افراد را گرفته است، شرایطی را فراهم نموده که کارگران بطور کامل از کم شدن ترکشهای سهمگین اقتصادی و معیشتی احساس ناامیدی کنند.
به گفته رهبر حزبالله تا کنون بیش از ۲۳۳ هزار خانواده برای دریافت کمک نقدی ثبتنام کردهاند.
قاسم افزود که در مجموع ۵۷ میلیون دلار به ۱۷۲ هزار خانواده پرداخت شده است، این مقدار معادل ۷۵ درصد از کمکها به ثبتنامشدگان است و ۲۰ میلیون دلار دیگر نیز بین بقیه ثبتنامکنندگان تقسیم خواهد شد.
نعیم قاسم ضمن قدردانی از ایران بخاطر "حمایتهای سخاوتمندانه" تاکید کرد که حزبالله به بازسازی ویرانیها متعهد است.
حزبالله لبنان پس از حمله گروه حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ از این گروه تروریستی پشتیبانی کرد و عملا با اسرائیل وارد جنگ شد.
در گزارشی که ماه گذشته توسط بانک جهانی منتشر شد، برآورد شده است که از زمان ورود حزبالله به جنگ در ۸ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۲۷ اکتبر ۲۰۲۴ لبنان زیانی اقتصادی معادل ۵.۱ میلیارد دلار را متحمل شده و خسارتهای وارده به زیرساختها نیز حداقل ۳.۴ میلیارد دلار برآورد شده است.
طبق این گزارش بیش از ۹۹ هزار واحد مسکونی آسیب دیده یا کامل تخریب شدهاند که خسارتی معادل ۲.۸ میلیارد دلار استت.
نعیم قاسم در سخنرانی خود همچنین گفت برای تمام کسانی که خانههایشان در بیروت و حومه جنوبی آن کاملا تخریب شده و نمیتوانند به آنها بازگردند حزبالله مبلغ ۱۴ هزار دلار به مدت یک سال برای اجاره و تامین لوازم منزل پرداخت خواهد کرد. او افزود که کسانی که در سایر مناطق زندگی میکنند نیز مبلغ ۱۲ هزار دلار دریافت میکنند.
به گفته نعیم قاسم این مبلغ به صورت نقدی توسط جمهوری اسلامی ایران ارائه خواهد شد. قاسم از "کشورهای عربی برادر و کشورهای دوست" نیز خواست تا در بازسازی مشارکت کنند.
حزبالله به عنوان نیروی نیابتی ایران شناخته میشود و جمهوری اسلامی بخش بزرگی از منابع مالی و تسلیحات این گروه را تامین میکند.
حزبالله از طرف بسیاری از کشورهای از جمله آمریکا به عنوان یک گروه ترویستی شناخته میشود و تا کنون دهها بار علیه این گروه تحریمهای کمرشکنی اعلام شده که به ادعای رهبران این گروه تروریستی تاثیری نداشته است.
حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزبالله لبنان پیش از این در اظهارات کمسابقهای اعلام کرده بود که تحریمها و محدودیتهای بانکی و مالی آمریکا هیچ تاثیری بر فعالیت این گروه ندارد چون بودجه حزبالله "به طور کامل" از طریق ایران تامین میشود.
حسن نصرالله بطور علنی اعلام کرده بود که این تشکل همه نیازهای خود را "از خوراک و پوشاک تا موشک و راکت" به طور مستقیم از جمهوری اسلامی دریافت میکند.
مقدار دقیق کمکهای مالی جمهوری اسلامی به حزبالله با این وجود تا کنون رسما اعلام نشده است. اما این کمکها و "هدیه مردم ایران" در حالی به لبنان ارائه شده است که اقتصاد جمهوری اسلامی خود دچار بحران شده و دولت مسعود پزشکیان حتی به فکر افزایش بهای بنزین افتاده است.
اعتراض به "کمکهای میلیاردی" ایران به حزبالله در سالهای گذشته ادامه داشته و در شعارهای معترضان "زن زندگی آزادی" نیز این اعتراض دوباره متبلور شد. معترضان در دهها شهر ایران شعار "نهغزه، نه لبنان جانم فدای ایران" سر دادند.