پس از یک هفته گمانهزنی، نامه دونالد ترامپ سرانجام از طریق امارات آن هم توسط وزیر مشاور به ایران تحویل داده شد، اما مسیر ارسال این پیام، بیشتر از محتوای آن سوالبرانگیز شده است. چرا آمریکا به جای کانالهای سنتی، امارات را واسطه قرار داد؟ چرا روسیه که پیش از ایران از محتوای نامه آگاه بود، از انتقال آن خودداری کرد؟
نورنیوز-گروه سیاسی: سرانجام پس از یک هفته از اعلام دونالد ترامپ درباره ارسال نامه به رهبر معظم انقلاب، این نامه بعدازظهر چهارشنبه توسط انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجی امارات متحده عربی، به سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، تحویل داده شد
این در حالی است که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، دو روز قبل اعلام کرده بود که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد آمریکا در این نامه، خواستههایی فراتر از موضوع هستهای ایران مطرح کرده است. وی تأکید کرد:
«آنچه نگرانکننده است این است که نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه آمریکاییها دوست دارند این توافق جدید با شرط و شروط سیاسی همراه باشد و اصرار دارند که باید ترتیبی قابل راستیآزمایی برای ایران وجود داشته باشد که از گروههایی در عراق، لبنان، سوریه و هر جایی حمایت نکند، که فکر نمیکنم راه به جایی ببرد.»
لاوروف تصریح کرده بود: «ما طرفدار از سرگیری قالبی خواهیم بود که توافق اولیه مورد تأیید شورای امنیت از طریق آن توسعه یابد. خواهیم دید که چطور پیش میرود.»
لاوروف، در ادامه، اظهاراتی مشابه آنچه اولیانوف، نماینده روسیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پیشتر بیان کرده بود، مطرح کرد و گفت: «این خواستهها واقعبینانه نیست و به نتیجه نخواهد رسید.»
(خامنه ای در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با بیان اینکه با دولت آمریکا نباید مذاکره کرد، گفت: مذاکره کردن «عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه» نیست.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، خامنه ای در دیدار هزاران نفر از دانشجویان سراسر کشور و فعالان تشکلهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و گروههای جهادی دانشجویی، مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی حاصل و باعث کور شدن بیشتر گره تحریم خواندند و با اشاره به تلاش دولت آمریکا برای فریب افکار عمومی جهان درباره مذاکره گفتند: دنبال سلاح هستهای نیستیم که اگر بودیم تا به حال تولید میکردیم. ضمن اینکه به هر ضربه احتمالی قاطعانه پاسخ خواهیم داد.لاورف با توجه به این نکات و با توجه به محتوای نامه ترامپ، موضوع میانجیگری بین ایران آمریکا را بیفایده دانسته است و از تحویل دادن نامه ترامپ به ایران خودداری کرده است.)
از طرف دیگر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در جریان جلسه استیضاح وزیر اقتصاد گفت با مذاکره با آمریکا موافق بوده اما پس از مخالفت رهبر ایران با هر گونه مذاکره، حرف او را پذیرفته است.
پرسشهای کلیدی درباره این نامه
طولانی شدن فرآیند ارسال نامه از یک سو و اظهارات مطرح شده از سوی لاوروف از سوی دیگر سئوالات مهمی را مطرح میکند که پاسخ به آن میتواند در تبیین وضعیت موجود راهگشا باشد:
محتوای نامه چیست و چه موضوعاتی را شامل میشود؟
روسیه چگونه از محتوای نامه پیش از آن که به ایران تحویل شود مطلع بوده است؟
دلایل ارسال نامه با تأخیر حدود یک هفتهای چیست و چرا بعد از اعلام تهیه و ارسال نامه از سوی ترامپ تا روز چهارشنبه که انور قرقاش نامه را به ایران آورد، هیچ توضیحی پیرامون دلایل تأخیر در ارسال نامه عنوان نشد؟
چرا پس از یک هفته تأخیر، نامه از طریق کانالهای سنتی ارسال پیام از سوی آمریکا به ایران و حتی روسیه که قرار بود میانجی باشد ارسال نشده، بلکه اجرای این مأموریت به امارات متحده عربی آن هم در سطح وزیر مشاور که میتواند بازتابی از کم اهمیت بودن پیام باشد، واگذار شده است؟
نقش روسیه در فرآیند ارسال نامه
طبق اظهارات قبلی لاوروف، آمریکا از روسیه درخواست کرده بود که نقش میانجیگری بین تهران و واشنگتن را بررسی کند. همچنین روسیه برای حل مسئله هستهای ایران از مسیر دیپلماسی، امیدوار بوده و اعلام آمادگی کرده است.
چرا روسیه از ارسال نامه خودداری کرد؟
بر این اساس، منطقی به نظر میرسد که آمریکا ابتدا از روسیه خواسته باشد نامه ترامپ را به ایران تحویل دهد. اما با توجه به روابط نزدیک مسکو و تهران و درک بهتر روسیه از مواضع ایران، کرملین این نامه را عامل پیچیدهتر شدن شرایط دانسته و از انتقال آن خودداری کرده است. به همین دلیل، آمریکا ناچار شده مسیر دیگری را برای ارسال نامه انتخاب کند و در این زمینه با چالشهایی مواجه شده است.
آینده مذاکرات ایران و آمریکا
در شرایطی که آمریکا بهدنبال مسیر جداگانهای برای مذاکره با ایران است، دیگر طرفهای برجام یعنی سه کشور اروپایی، چین و روسیه، در مسیر گفتوگوهای چندجانبه حرکت میکنند. ایران در هفتههای اخیر چندین دور مذاکره با نمایندگان اتحادیه اروپا و سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه داشته است و اعلام شده که این گفتوگوها ادامه خواهد داشت.
علاوه بر این، مذاکرات سهجانبه ایران، روسیه و چین نیز قرار است از ۱۳ مارس در پکن آغاز شود. این تحولات نشان میدهد که همه طرفهای اصلی برجام – بهجز آمریکا – وارد فرآیند جدیدی از رایزنیها شدهاند. به همین دلیل، میتوان گفت که در شرایط کنونی، واشنگتن در برابر دو مسیر متفاوت قرار دارد: یا باید با چارچوب توافق ۲۰۱۵ همراه شود یا به راهبرد فشار حداکثری ادامه دهد و ریسک افزایش تنشها را بپذیرد.
اینکه ماهیت یک مذاکره چیست و چه باید باشد را منافع طرفین مذاکره و توازن قوای طرفین تعیین می کند. وقتی که یک ملت و دولتش بیگانه پرست باشند از امتیاز دادن برای خشنودی طرف مقابل ارضاء می شوند و کسانی مانند حسن روحانی وظریف حتا برای خدمت به آمریکا نه تنها به آن افتخار می کنند بلکه از آمریکا نیز آمریکا پرست تر می شوند تا شاید ارباب آنها به جع نوکران خود مفتخر کند و البته سماجت در آمریکا پرستی حسن روحانی وظریف ناشی از آگاهی و پشت گرمی آنان از آمریکا پرستی اکثریت مردم عرب پرست ایران است. بعد از امضای ننگ نامه ترکمانچای برجام که دولت حسن روحانی وظریف به آن افتخار می کردند اما هنوز حسن روحانی وظریف به گه خوردن خودشان افتخار می کنند و در آرزوی تکرار آن هستند. البته برای کسانی که در مذاکره شرکت دارند تا زمانی که به مسافرت می روند و با از آنان بهتر در بهترین هتل می چرند و حق مأموریت های دلاری نجومی می گیرند نتیجه مذاکره تا زمانی که به نفع آنان باشد اگر تا ابد هم ادامه یابد بسیار خوب است.
مذاکره فرآیندی دوطرفه، مبتنی بر احترام متقابل و با هدف حلوفصل اختلافات است اما در تجربه تاریخی، هر جا که یک طرف صرفاً در موضع دفاعی قرار گرفته و عقبنشینی کرده، در نهایت، چیزی جز پذیرش شرایط طرف مقابل نصیبش نشده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «علی بهادری جهرمی» عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس طی یادداشتی نوشت:
در هر میدان رقابتی، چه
در سیاست، چه در ورزش و چه در حقوق، اگر تنها به دفاع محدود شویم و خطوط خود را عقب
ببریم، نتیجهای جز شکست نخواهیم داشت.
فوتبال
را در نظر بگیرید؛ تیمی که صرفاً در دفاع متمرکز شود، هرچند ممکن است برای مدتی
مانع گل خوردن شود، اما در نهایت، فشار حملات حریف راهی برای نفوذ پیدا خواهد
کرد. در مقابل، تیمی که همزمان با دفاع، حملات هوشمندانهای را نیز سازماندهی
کند، نهتنها از دروازه خود محافظت میکند، بلکه بازی را به نفع خود تغییر میدهد.
در عرصه دیپلماسی و حقوق نیز این اصل، کاربردی است. اگر کشوری تنها به پاسخگویی و دفاع در برابر ادعاهای طرف مقابل بسنده کند، به مرور در زمین بازی عقب رانده میشود و سرانجام مجبور به پذیرش شرایطی خواهد شد که اساساً در جهت منافع آن نیست. در مقابل، رویکرد صحیح آن است که علاوه بر دفع حملات، ابتکار عمل را نیز در دست گرفته و مسائل اساسی را روی میز مذاکره قرار دهد.
وکلا در دادگاه نیز همین راهبرد را به کار میبرند. دفاع صرف، اگرچه ممکن است مانع محکومیت شود، اما تضمینی برای احقاق حق نیست. یک وکیل موفق، علاوه بر دفاع، باید با طرح ادعاهای متقابل، طرف مقابل را در موقعیتی قرار دهد که آن طرف هم مجبور به پاسخگویی شود.
در مواجهه با آمریکا و سایر کشورهایی که قصد دارند منافع ملی ما را هدف بگیرند، همین اصل باید رعایت شود. اگر آمریکا ادعاهایی را علیه ایران مطرح میکند، ایران هم باید فهرستی از پرسشها و مطالبات خود را روی میز بگذارد. اگر آنها از برنامه هستهای ایران میپرسند، باید درباره زرادخانههای هستهای خودشان هم پاسخگو باشند. اگر ایران را با ادعاهای واهی متهم میکنند، باید درباره حمایت خود از تروریسم دولتی و گروههای جنگافروز منطقهای هم توضیح دهند. فهرست بلندبالایی از مطالبات ملت ایران از غرب وجود دارد که استیفای هر کدام از آنها میتواند و باید در هر مذاکره احتمالیای مدنظر قرار گیرد.
سیاست خارجی ما باید بهگونهای تنظیم شود که در مذاکرات صرفاً در موضع انفعالی ـ واکنشی قرار نگیریم؛ بلکه باید با موضعی فعال، سؤالات خود را مطرح کرده و طرف مقابل را به چالش بکشیم. این، معنای واقعی مذاکره متوازن و عادلانه است.
مذاکره، آنگونه که در حقوق بینالملل تعریف شده، فرآیندی دوطرفه، مبتنی بر احترام متقابل و با هدف حلوفصل اختلافات است. اما در تجربه تاریخی، هر جا که یک طرف صرفاً در موضع دفاعی قرار گرفته و عقبنشینی کرده، در نهایت، چیزی جز پذیرش شرایط طرف مقابل نصیبش نشده است. این یک جمله مشهور است که «نمیتوان با ببر مذاکره کرد وقتی سرت را در دهانش گذاشتهای!»
در دنیای سیاست، مذاکره زمانی معنا دارد که دو طرف با شرایط نسبتاً برابر و در موقعیتی متوازن وارد مذاکره شوند. وقتی یک کشور طرف مقابل خود را تحت شدیدترین تحریمها قرار داده، جنگ رسانهای و اقتصادی علیه آن به راه انداخته و همزمان با تهدید نظامی، از مذاکره سخن میگوید، نتیجه مذاکره از قبل مشخص است: پذیرش شروط تحمیلی، دست کشیدن از مسیر پیشرفت درونزا و عقبماندگی چندنسلی.
به نوشته سایت تابناک: نماینده دائم روسیه در نهادهای بینالمللی به خبرنگار بیبیسی فارسی که تلاش داشت با طرح سوالاتی به جوسازی علیه برنامه صلح آمیز هستهای ایران بپردازد، پاسخهایی قاطع و شنیدنی داد.
«میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه در نهادهای بینالمللی به خبرنگار بیبیسی فارسی که تلاش داشت با طرح سوالاتی به جوسازی علیه برنامه صلح آمیز هستهای ایران بپردازد، پاسخهایی قاطع و شنیدنی داد.
وی در سخنان خود ایران را همسایه مهم و متحد روسیه توصیف کرد و گفت: غنیسازی ایران حتی تا ۹۰ درصد هم هیچ مشکلی ندارد و صلحآمیز است. البته اسرائیل هم حق هیچ اظهار نظر و دخالتی در این موضوع را ندارد.
خبرنگار بی بی سی فارسی با طرح ادعای خطرناک بودن غنی سازی اورانیوم از سوی ایران تا سطح ۶۰ درصد، که از سوی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی مطرح شده، سعی بر آن داشت که پاسخی متناسب با جوسازیهای ضد ایرانی از اولیانوف دریافت کند، اما نماینده دائمی روسیه در نهادهای بین المللی با رد قاطع این ادعاها گفت: ما به هیچ وجه نگران نیستیم، دلیل آن هم این است که تا وقتی غنی سازی زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام شود، هیچ خطری را ایجاد نمیکند.
خبرنگار بی بی سی که در سوالش به پاسخ مدنظر خود دست پیدا نکرده بود، در ادامه از اولیانوف پرسید که اگر ایران به غنی سازی اورانیوم تا سطح ۹۰ درصد دسترسی پیدا کند، موضع روسیه چیست؟
میخائیل اولیانوف نیز در پاسخی قاطع تاکید کرد: از نظر فنی طبق پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای، غنی سازی ۹۰ درصدی برای مقاصد صلح آمیز ممنوع نیست.
وی افزود: یکی از موارد مورد بحث، مسائل به اصطلاح حل نشده است. روسیه معتقد است که هیچیک از این مسائل حل نشده، خطری برای معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی ایجاد نمیکند. شما درباره فعالیتهای هستهای صحبت میکنید که حدود ۲۵ سال پیش انجام شده است و ایران خودش آنها را متوقف کرد. پس اگر واقعاً هم انجام میشده، از سوی ایران متوقف شده است.
وی تاکید کرد: در اینجا موضوع اصلی چیست؟ این است که کشورهای غربی با این نظر ما مخالف هستند، ولی به نظر من آنها از پادمان هستهای برای مقاصد شوم سیاسی خود استفاده میکنند.
خبرنگار بی بی سی فارسی در ادامه این سوال را مطرح کرد که ایران همواره خواهان گفتوگو درباره مسائل هستهای بدون افزودن دیگر موضوعات به آن بوده است، اما آمریکا و اسرائیل (رژیم صهیونیستی) با این مساله مخالف بودهاند، نظر شما در این ارتباط چیست؟ میخائیل اولیانوف در پاسخ به این سوال تاکید کرد: فکر نمیکنم اسرائیل حقی برای دخالت در فرایند مذاکرات هستهای داشته باشد!
مقدمه: این هفته نوکر وفادار آمریکا آقای زمخت توسط ریاست قوه قضائیه با اردنگی از دولت غربگدای پزشکیان کنار گذاشته شد و از طرف دیگر پزشکیان نیز با چشمان اشک آلود برای آرزوی پابوسی آمریکا گفت: من موافق مذاکره بودم، اما رهبری گفت با آمریکا مذاکره نکنیم! «بنده اعتقادم این بود گفتوگو کنیم بهتر است اما رهبری فرمودند ما با آمریکا گفتوگو نمیکنیم، و در جهت صحبتهای رهبر معظم انقلاب جلو خواهیم رفت.»
رئیس جمهور اصلاح طلب غربگدا در اولین کنفرانس مطبوعاتی: «با آمریکا هم برادریم»
محمدجواد ظریف درباره استعفای خود از حضور در دولت پزشکیان توضیحاتی ارائه کرد.
خداوند بزرگ را سپاسگزارم که
در نه ماه گذشته این فرصت را به این خدمتگزار کوچک ارزانی داشت که در جهت تحقق
اراده ملت و خدمت به مردم آنچه را در توان داشتم پیشکش کنم. گرچه در شش ماه گذشته
با سخیفترین توهینها، افتراها و تهدیدها نسبت به خود و خانوادهام روبرو بودم، و
حتی در درون دولت نیز تلخترین دوران خدمت چهل ساله را گذراندم، اما به امید خدمت
ایستادگی کردم. اهل فرار از سختیها و دشواریها در مسیر خدمت به این مرز و بوم
نبوده و نیستم و در چهل و اندی سال گذشته، چه بسیار توهینها و افتراها را برای
نقش اندکی که در پیشبرد منافع ملی از پایان دادن به جنگ تحمیلی تا به سرانجام رساندن پرونده هستهای داشتهام ( واقعأ رو که رو نیست
سنگ پای قزوین است این مردک همان کسی است که می گفت امضای جان کری مبین تضمین
برجام از طرف آمریکاست که بعدأ ترامپ برجام تضمینی جان کری را که افتخار آقای زمخت
بود را روانه آشغال دانی کرد!) بهجان
خریده و برای خدشهدار نشدن منافع کشور در برابر سیل دروغ و تحریف دم فروبستهام.
دیروز به دعوت ریاست محترم قوه قضائیه به دیدار
ایشان رفتم. ایشان با اشاره به شرایط کشور توصیه کردند که برای پیشگیری از فشار
بیشتر بر دولت، به دانشگاه بازگردم.
بنده نیز بیدرنگ پذیرفتم که همواره خواستهام
یار باشم و نه بار. با سپاس فراوان از ایشان که بار مسئولیت در برابر خدا و مردم
را از دوش بنده برداشتند، امیدوارم با کنار گذاشتن بنده، بهانهها برای سنگاندازی
در برابر خواست مردم و موفقیت دولت برداشته شود. هنوز به پشتیبانی از دکتر پزشکیان
گرانقدر میبالم و برای ایشان و دیگر خدمتگزاران راستین به مردم بهترینها را
آرزومندم.
از پیشگاه خداوند بخشایشگر و شما مردم خوب،
صبور و قدردان ایران، برای همه کاستیها پوزش میخواهم.
این مردک که به ننگ برجام افتخار می کند ببینیم جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در اینباره چه می گوید:
جلیلی: در برجام از 100 حق مسلم خود محروم شدهایم
دبیر سابق شورای عالی امنیت
ملی گفت: در «برجام» حتی از حقوق تصریح شده در توافق ژنو هم عقبنشینی شده است.
به گزارش فارس، سیدحسین نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون ویژه برجام مجلس به تشریح نشست
دیروز این کمیسیون پرداخت و اظهار داشت: جلسه هفتم کمیسیون ویژه برجام به ریاست
زاکانی و شرکت تمامی اعضا تشکیل شد. میهمانان جلسه آقایان جلیلی (دبیرسابق شورای
عالی امنیت ملی و رئیس تیم مذاکرهکننده قبلی)، عباسی (رئیس سابق سازمان انرژی
اتمی) و باقری (معاون سابق شورای عالی امنیت ملی) بودند.
نقوی حسینی گفت: جلیلی معتقد است برای بررسی دقیق باید برجام، قطعنامه 2231، متن
کامل برنامه بلندمدت، پیوست نقشه راه همکاری با آژانس باید مورد بررسی قرار گرفته
شود. وی همچنین گفت که مطابق بررسی که ما داشتیم جمهوری اسلامی از حدود 100 حق
مسلم خود در برجام و اسناد زمینه صرفنظر کرده است. مبنای نادرستی در برجام
پذیرفته شده که قابل قبول نیست. از جمله استثنا شدن ایران، جایگزین شدن «اجازه» به
جای «حق» ایران که در NPTتصریح شده است و پذیرش معیارهای
غیرمتعارف و سرانجام اینکه در برجام حتی از حقوق تصریح شده در توافق ژنو هم عقبنشینی
میشود.
پذیرفتیم که حقوق کمتری در حوزه هستهای داشته باشیم
مقدمه: خبرگزاری تسنیم که به عنوان یکی از بلندگوهای حکومت آخوندی عمل می کند ذوق زده در گزارشی که در زیر می خوانید به بررسی پیام اوجلان برای انحلال پ.ک.ک پرداخته است. این پیام مرا به یاد مصاحبه های تلویزیونی توابین در دوران وحشت و اعدام و ترور سالهای شست می اندازد که لاجوردی جلاد به عنوان رئیس دانشگاه اسلامی اوین کشته های گروههای سیاسی را پیروزمندانه در حیاط زندان اوین در معرض نمایش می گذاشت و قصابخانه اوین را دانشگاه می نامید و اعترافات تلویزیونی اعضای خورد شده گروههای سیاسی در تلویزیون را تأییدی بر حقانیت حکومت جلاد جمهوری اسلامی قلمداد می کرد و اکنون در ترکیه نیز اردوغان مثل لاجوردی با خورد کردن عبدالله اوجلان می خواند پ.ک.ک را نابود تصور کند و خیال خود را راحت کند اما ترکهای ابله که سر خود را زیر آشغال کرده اند نمی خواهند حتا مثل حکومت آخوندی ایران موجودیت کردها را بپذیرند و آنها را ترک های کوهستانی می نامند! و آنقدر خر هستند که نمی فهمند که مسئله کردها با دستور عبدالله اوجلان که تحت شکنجه صادر شده است حل نمی شود و تشکیلات پ.ک.ک با این دسور عبدالله اوجلان منحل نمی شود و این درگیری تا زمانی که ترکها ترک هستند و کردها، کرد ادامه خواهد یافت.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عبدالله اوجالان، رئیس حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) از پ.ک.ک خواست خود را منحل کرده و سلاح را به زمین بگذارد.
رسانههایی مانند رویترز و برخی از رسانههای کرد بعد از ظهر امروز پنجشنبه از دیدار هیئت آمرلی با اوجالان در زندان جزیره آمرلی خبر داده بودند که سومین دیدار با او طی یکی دو ماه اخیر بود و بعد از آن شروع شد که دولت ترکیه به ریاست اردوغان برای پایان دادن به درگیری مسلحانه، پیشنهاد صلح و آشتی داد (!؟).
اوجلان گفت که من از عناصر و اعضای حزب کارگران کردستان میخواهم سلاح خود را به زمین گذاشته و مسئولیت تاریخی این دعوت و فراخوان را بر عهده بگیرند.
او گفت که راه مبارزه ما دموکراسی و جامعه دموکراتیک است؛ چرا که راهی جز دموکراسی و گفتوگو وجود ندارد و بقای (!) جمهوریت در ترکیه تنها با دموکراسی برادرانه محقق میشود. (دمکراسی برادرانه در ترکیه؟)
عبدالقادر سلوی از تحلیلگران قدیمی روزنامه حریت و از نویسندگانی که همواره با رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه رابطه مستقیم و نزدیک دارد، در یادداشت تحلیلی خود، به 15 نکته مهم درباره پیام اوجالان اشاره کرده است:
...... یادمان باشد اوجالان توپ را در زمین دیگران نینداخته و گفته است: «مسئولیت تاریخی این فراخوان را بر عهده میگیرم».
سوم، اوجالان از رفقایش خواسته هر چه زودتر کنگره خود را برگزار کنند، تصمیمات قاطعانه بگیرند، حزب را منحل کنند و همه گروهها سلاحهای خود را زمین بگذارند.
مهمترین سوالی که امروز ترکیه با آن روبروست، چنین پرسشی است: آیا سران پ.ک.ک در کوهستان قندیل در شمال عراق، به همان ترتیبی که اوجالان خواسته، کنگره را برگزار خواهند کرد؟ قاعدتاً کاری که قندیل پس از فراخوان اوجالان باید انجام دهد این است که کنگره را تشکیل دهد و به شکل رسمی، موضوع انحلال خود را اعلام کند. حالا باید دید، آیا قندیل مطابق ندای اوجالان عمل میکند یا با وجود پیام آشکار رهبر و موسس حزب، همان مسیر قبلی خود را ادامه میدهد.
اقدامات اوزال، اربکان، اردوغان
در چندین مقطع سیاسی و تاریخی، تلاشهایی برای انحلال پ.ک.ک و حل مسئله کردها از طریق روشهای دموکراتیک (چه غلطها) صورت گرفت. ما در این چند دهه، تلاشهای تورگوت اوزال، اقدامات نجم الدین اربکان و فرآیندهای آغاز شده توسط رجب طیب اردوغان را دیدهایم.
مهمترین ابعاد فراخوان تاریخی اوجالان
اگر بخواهیم به مهمترین نکات پیام عبدالله اوجالان اشاره کنیم، باید بر این موضوعات دست بگذاریم:
1- اوجالان نوشته است: «پایان جنگ سرد و پیشرفتهای حاصله در زمینه آزادی اندیشه( معلوم نیست که در زندان چه بلایی بر سر اوجلان آورده اند که یک چنین مزخرفاتی را نوشته است. ونس معاون رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ اروپا را به فقدان آزادی بیان متهم کرد آنگاه اوجلان از آزادی اندیشه در ترکیه ای حرف می زند که بزرگترین زندان خبرنگاران است!)، منجر به بیمعنا شدن شکل مبارزه پ.ک.ک و تکرار بیهوده اقدامات پ.ک.ک منجر شد. بنابراین، عمر طبیعی خود را طی کامل کرده و انحلال آن ضروری است.» اوجالان در این جملات کوتاه، حقیقتی را به ما یادآوری کرد که طی تمام این سالها، فرماندهان پ.ک.ک در کوهستان قندیل، نمیخواستند آن را بفهمند.
2- اوجالان به عنوان رهبر و موسس پ.ک.ک، دستور انحلال گروه خود را اعلام کرد و خواهان برگزاری کنگره و اعلام تصمیم رسمی است.
3- یکی دیگر از نکات مهم در فراخوان اوجالان تاکید بر این بود که «دولت-ملتهای جدا، فدراسیون، خودمختاری اداری و راه حلهای فرهنگی نمیتواند پاسخی به نیازهای جامعه شناسی تاریخی ترکیه باشد». پ.ک.ک سالها این اهداف را دنبال کرد اما اوجالان تمام اینها را به زباله دان تاریخ انداخت.
4-مخاطب اوجالان چهار جاست: کوهستان قندیل و پ.ک.ک در شمال عراق، ی.پ.گ در سوریه، حزب برابری و دموکراسی یا دمپارتی در ترکیه و فرماندهان خارج نشین پ.ک.ک در چند کشور اروپایی.
5- پس از اعلام پیام اوجالان، روند اساسی آغاز خواهد شد. انتظار میرود این روند حداکثر 3-4 ماه طول بکشد.
6- انتظار میرود قندیل به دعوت اوجالان کنگره پ.ک.ک را تشکیل داده و تصمیم به انحلال آن بگیرد. آیا پ.ک.ک کنگرهای تشکیل خواهد داد و چنین تصمیمی خواهد گرفت یا به فعالیتهای تروریستی خود ادامه خواهد داد؟ این سوال مهمی است که پاسخ آن بعدها روشن خواهد شد.
7-صالح مسلم رهبر PYD اعلام کرد که پیام اوجالان را میپذیرند. اما موضع قسد به رهبری مظلوم کوبانی روشن نیست.
8- اگر پ.ک.ک تصمیم به انحلال خود بگیرد و به مبارزه مسلحانه پایان دهد، سازوکارهایی بر این اساس در ترکیه، عراق و سوریه ایجاد خواهد شد.
9- ترکیه مصمم به پایان دادن به تروریسم است. رئیس جمهور اردوغان اعلام کرد که هدف اصلی رسیدن به «ترکیه بدون تروریسم» در سال 2025 است. تماس اوجالان یا تصمیم قندیل تنها گزینه نیست. تلاشها برای پایان دادن به بلای 40 ساله تروریسم بدون خونریزی انجام میشود. اما اگر نتیجهای حاصل نشود، ترکیه طرح B را آماده کرده است.
10- پ.ک.ک در داخل مرزهای ترکیه، بدون اثر و زمین گیر شده است. شرایط در عراق و سوریه به نفع کشور ما در حال توسعه است. اگر پ.ک.ک اعلام کند که به فعالیتهای تروریستی خود ادامه خواهد داد، این بار روشهای نظامی قاطعانهتر وارد عمل خواهد شد. شعار روند جدید این است: «ما با کسانی که میجنگند میجنگیم، با کسانی که صلح میکنند صلح میکنیم».
11-سران و فرماندهان گروه، بارها گفتهاند «اراده امرالی، اراده ماست و هر چه امر کند خواهیم پذیرفت». حالا زمان محک است. اگر پکک به حرفهای اوجالان گوش ندهد، ممکن است اوجالان بیانیهای بدهد و بگوید: «این همان گروهی نیست که من آن را تأسیس و رهبری کردم، این پ.ک.ک، یک گروه تحت کنترل اسرائیل است».
12- مخاطب و طرف حساب اوجالان، رفقای خود او هستند و نه دولت و جامعه.
13- این روند و فرآیند، جایی برای معامله و چانه زنی نیست. در پیام اوجالان هیچ معاملهای وجود ندارد. اوجالان اظهار داشت که او صلاحیت پایان دادن به تروریسم را دارد و میخواهد از این قدرت استفاده کند. دولت هم به او فرصت داد.
14- موضوعی به نام آزادی و عفو برای اوجالان مطرح نیست. همانطور که رئیس جمهور اردوغان گفت: «عفو در کار نیست» و اساساً اوجالان نیز چنین خواستهای ندارد(؟! در زندان به او خوش می گذرد و زندان امرالی نیز یک دانشگاه ترکی است).
15- اوجالان در پایان این روند از امرالی خارج نخواهد شد. او به هر حال چنین تقاضایی ندارد. اوجالان به خوبی میداند که نمیتواند پس از خروج از امرالی در کشوری زندگی کند که در آن، خانوادههای خشمگین شهدا زندگی میکنند. اگر این روند موفقیتآمیز باشد، شاید تغییراتی در مورد شرایط زندگی در امرالی در دستور کار قرار گیرد.
انتهای پیام/
· ۰۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۲
علی رغم استقبال احزاب اصلی کرد و حکومت کردستان عراق از بیانیه و فراخوان رئیس پ.ک.ک، سرکرده شبه نظامیان کرد سوریه گفت که این پیام شامل آنها نمیشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اعلام رئیس گروه شبه نظامی «حزب کارگران کردستان» ترکیه (پ.ک.ک) مبنی بر لزوم خلع سلاح این گروه و انحلال آن واکنش احزاب و جریانهای سیاسی و نظامی کرد در عراق و سوریه را در پی داشت.
عبدالله اوجلان عصر امروز پنجشنبه بعد از دیدار هیئت آمرلی با او، در پیامی که آن را ناظران تاریخی و مهم میدانند، این فراخوان را صادر کرد.
احزاب کرد عراق مانند اتحادیه میهنی کردستان، حزب دموکرات کردستان عراق و «نچیروان بارزانی»، رئیس منطقه کردستان عراق از فراخوان سرکرده پ.ک.ک برای خلع سلاح عناصر این گروه شبه نظامی و انحلال آن استقبال کردند.
هئیت آمرلی، شامل نمایندگی از پارلمان ترکیه و شخصیتهای سیاسی و سیاستمداران کرد این کشور است که برای به سرانجام رساندن آشتی و صلح بین دولت ترکیه و پ.ک.ک و صدور این پیام، سه با با اوجالان در زندان آمرلی دیدار کردند. آنها به عراق نیز رفتند و با رهبران کرد در این کشور دیدار کرد.
بیشتر بخوانید
مظلوم عبدی: پیام اوجالان شامل ما در سوریه نمیشود
با این حال، مظلوم عبدی، سرکرده شبه نظامیان کرد موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) در واکنش به پیام اوجالان گفت که «رهبر پ.ک.ک درباره قصد و فراخوان خود پیامی را برای ما فرستاد و این پیام مثبت بود و بر صلح و امنیت در منطقه تأکید داشت.
او گفت که «باید توضیح داد که پیام و فراخوان اوجالان مربوط به حزب کارگردان کردستان بوده و ربطی به ما در سوریه ندارد».
مظلوم عبدی پیشتر با نام سازمانی شاهین جیلو عضو پ.ک.ک بود و ترکیه این گروه را تروریست و نیروهای دموکراتیک سوریه را شاخه سوری پ.ک.ک و عبدی را تروریست میداند و تلاش کرده است او را ترور کند.
بیشتر بخوانید...
نگاهی به ابعاد توافق ترکیه و اوجالان درباره پ.ک.ک
پیام اوجالان؛ استقبال در عراق و بیتوجهی در سوریه
اوجالان خواستار انحلال پک.ک شد