آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

توماس جفرسن سومین رئیس جمهور آمریکا: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.
آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

توماس جفرسن سومین رئیس جمهور آمریکا: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.

مذاکره، بازی دفاعی نیست! یا هست؟

اینکه ماهیت یک مذاکره چیست و چه باید باشد را منافع طرفین مذاکره و توازن قوای طرفین تعیین می کند. وقتی که یک ملت و دولتش بیگانه پرست باشند از امتیاز دادن برای خشنودی طرف مقابل ارضاء می شوند و کسانی مانند حسن روحانی وظریف حتا برای خدمت به آمریکا نه تنها به آن افتخار می کنند بلکه از آمریکا نیز آمریکا پرست تر می شوند تا شاید ارباب آنها به جع نوکران خود مفتخر کند و البته سماجت در آمریکا پرستی حسن روحانی وظریف ناشی از آگاهی و پشت گرمی آنان از آمریکا پرستی اکثریت مردم عرب پرست ایران است. بعد از امضای ننگ نامه ترکمانچای برجام که دولت حسن روحانی وظریف به آن افتخار می کردند اما هنوز حسن روحانی وظریف به گه خوردن خودشان افتخار می کنند و در آرزوی تکرار آن هستند. البته برای کسانی که در مذاکره شرکت دارند تا زمانی که به مسافرت می روند و با از آنان بهتر در بهترین هتل می چرند و حق مأموریت های دلاری نجومی می گیرند نتیجه مذاکره تا زمانی که به نفع آنان باشد اگر تا ابد هم ادامه یابد بسیار خوب است.

مذاکره فرآیندی دوطرفه، مبتنی بر احترام متقابل و با هدف حل‌وفصل اختلافات است اما در تجربه تاریخی، هر جا که یک طرف صرفاً در موضع دفاعی قرار گرفته و عقب‌نشینی کرده، در نهایت، چیزی جز پذیرش شرایط طرف مقابل نصیبش نشده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «علی بهادری جهرمی» عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس طی یادداشتی نوشت:

در هر میدان رقابتی، چه در سیاست، چه در ورزش و چه در حقوق، اگر تنها به دفاع محدود شویم و خطوط خود را عقب ببریم، نتیجه‌ای جز شکست نخواهیم داشت.
فوتبال را در نظر بگیرید؛ تیمی که صرفاً در دفاع متمرکز شود، هرچند ممکن است برای مدتی مانع گل‌ خوردن شود، اما در نهایت، فشار حملات حریف راهی برای نفوذ پیدا خواهد کرد. در مقابل، تیمی که همزمان با دفاع، حملات هوشمندانه‌ای را نیز سازمان‌دهی کند، نه‌تنها از دروازه خود محافظت می‌کند، بلکه بازی را به نفع خود تغییر می‌دهد.

در عرصه دیپلماسی و حقوق نیز این اصل، کاربردی است. اگر کشوری تنها به پاسخگویی و دفاع در برابر ادعاهای طرف مقابل بسنده کند، به مرور در زمین بازی عقب رانده می‌شود و سرانجام مجبور به پذیرش شرایطی خواهد شد که اساساً در جهت منافع آن نیست. در مقابل، رویکرد صحیح آن است که علاوه بر دفع حملات، ابتکار عمل را نیز در دست گرفته و مسائل اساسی را روی میز مذاکره قرار دهد.

وکلا در دادگاه نیز همین راهبرد را به کار می‌برند. دفاع صرف، اگرچه ممکن است مانع محکومیت شود، اما تضمینی برای احقاق حق نیست. یک وکیل موفق، علاوه بر دفاع، باید با طرح ادعاهای متقابل، طرف مقابل را در موقعیتی قرار دهد که آن طرف هم مجبور به پاسخگویی شود.

در مواجهه با آمریکا و سایر کشورهایی که قصد دارند منافع ملی ما را هدف بگیرند، همین اصل باید رعایت شود. اگر آمریکا ادعاهایی را علیه ایران مطرح می‌کند، ایران هم باید فهرستی از پرسش‌ها و مطالبات خود را روی میز بگذارد. اگر آنها از برنامه هسته‌ای ایران می‌پرسند، باید درباره زرادخانه‌های هسته‌ای خودشان هم پاسخگو باشند. اگر ایران را با ادعاهای واهی متهم می‌کنند، باید درباره حمایت خود از تروریسم دولتی و گروه‌های جنگ‌افروز منطقه‌ای هم توضیح دهند. فهرست بلندبالایی از مطالبات ملت ایران از غرب وجود دارد که استیفای هر کدام از آنها می‌تواند و باید در هر مذاکره احتمالی‌ای مدنظر قرار گیرد.

سیاست خارجی ما باید به‌گونه‌ای تنظیم شود که در مذاکرات صرفاً در موضع انفعالی ـ واکنشی قرار نگیریم؛ بلکه باید با موضعی فعال، سؤالات خود را مطرح کرده و طرف مقابل را به چالش بکشیم. این، معنای واقعی مذاکره متوازن و عادلانه است.

مذاکره، آن‌گونه که در حقوق بین‌الملل تعریف شده، فرآیندی دوطرفه، مبتنی بر احترام متقابل و با هدف حل‌وفصل اختلافات است. اما در تجربه تاریخی، هر جا که یک طرف صرفاً در موضع دفاعی قرار گرفته و عقب‌نشینی کرده، در نهایت، چیزی جز پذیرش شرایط طرف مقابل نصیبش نشده است. این یک جمله مشهور است که «نمی‌توان با ببر مذاکره کرد وقتی سرت را در دهانش گذاشته‌ای

در دنیای سیاست، مذاکره زمانی معنا دارد که دو طرف با شرایط نسبتاً برابر و در موقعیتی متوازن وارد مذاکره شوند. وقتی یک کشور طرف مقابل خود را تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار داده، جنگ رسانه‌ای و اقتصادی علیه آن به راه انداخته و همزمان با تهدید نظامی، از مذاکره سخن می‌گوید، نتیجه مذاکره از قبل مشخص است: پذیرش شروط تحمیلی، دست کشیدن از مسیر پیشرفت درون‌زا و عقب‌ماندگی چندنسلی.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد