مقدمه: « گفته می شود که تا کنون مبلغ ۲۳۷ میلیارد دلار از طرف آمریکا و متحدانش صرف جنگ در اوکرائین برای نابودی روسیه شده است که از این مقدار، مبلغ 37.5 درصد یا تقریبا یکسوم برای هزینه های نظامی است! که به جیب کمپانی های اسلحه سازی آمریکا می رود!
ومبلغ برای اهداف غیر نظامی نیز به جیب زلنسکی و هم مافیائی هایش می ریزد و به همین دلیل است که دولت های اوکراین و آمریکا بطور مداوم بر طیل جنگ می کوبند. اما سؤآل اساسی این است که اگر آمریکا برنامه داشت تا اوکراین را به عضویت ناتو در آورد و به جان روسیه بیاندازد چرا با خلع سلاح اوکراین موافقت کرد!؟ زیرا اگر اوکراین تسلیحات اتمی خود را حفظ می کرد روسیه جرات حمله نظامی به آن را نداشت و به راحتی می توانست هم عضو ناتو و هم اتحادیه اروپا بشود و روسیه هم هیچ کاری نمی توانست بکند. به نظر می آید که یک توافق نانوشته بین روسیه و آمریکا برای تجزیه و نابودی اوکراین وجود دارد و دولت دلقکی به نام زلنسکی مأمور و مجری تجزیه و نابودی اوکراین است.
به نقل از ویکی پدیا: ....پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین حدود یک سوم زرادخانه هستهای شوروی (که
در آن زمان سومین زرادخانه بزرگ جهان بهشمار میآمد) و همچنین ابزارهای قابل
توجهی برای طراحی و تولید آن را در اختیار داشت.[۲] بهطور کلی حدود ۱۷۰۰ کلاهک در خاک اوکراین باقی مانده بود
که شامل ۱۳۰ موشک بالستیک قارهپیمای یوآر-۱۰۰ اِن(به انگلیسی: UR-100N) با شش کلاهک، ۴۶ موشک آر تی-۲۳ مولودت(به انگلیسی: RT-23 Molodets) با ده کلاهک، و همچنین ۳۳ بمب افکن سنگین میشدند.[۳] بهطور رسمی، این سلاحها توسط کشورهای مشترک المنافع کنترل میشدند.[۴] در سال ۱۹۹۴ اوکراین موافقت کرد که این تسلیحات
را نابود کند و به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بپیوندد.[۵][۶] .....»
تیجه هزینه ۲۳۷ میلیارد دلاری غرب در اوکراین
89 میلیارد دلار کمک نظامی مستقیم و
حدود 150 میلیارد دلار کمکهای غیرنظامی، تا به امروز نتوانسته معادله جنگ اوکراین
را به نفع کییف و ناتو رقم بزند. قرار بود کمکهای نظامی و دلاری غرب، در ضد حمله
بهاری که از ماهها پیش آغاز شد، اثر خود را به نمایش بگذارد. ولادیمیر زلنسکی،
رئیسجمهور اوکراین در زمستان 2022 وعده میداد ارتش یک میلیون نفریاش با گرم شدن
هوا و آب شدن یخها، یورشی سهمگین را به مواضع روسیه در جنوب اوکراین ترتیب خواهد
داد. سربازان اوکراینی حمله خود را در اواخر بهار و نخستین روزهای تابستان، شروع
کردند اما روی زمین، اتفاق چشمگیری رخ نداد. حالا با شروع فصل سرما و احتمالا
ناتوانی ارتش اوکراین برای یک عملیات گسترده، صحنه روشنتر از قبل شده است. هنوز
معلوم نیست چه کسی قرار است فریاد «پادشاه لخت است» را سر دهد اما بعید است که
کشورهای غربی بخواهند همچنان روی اسب بازنده شرطبندی کنند و منابع مالی و
تسلیحاتی خود را به باتلاق اوکراین سرازیر کنند.
براساس گزارشهای
منتشرشده، در حمله بهاری اوکراین، بیش از 50 هزار سرباز اوکراینی کشته و 150 هزار
نفر دیگر زخمی شدند. این تلفات باعث شد زلنسکی تیپ ۸۲ هوابرد و تیپ ۴۶ را که آخرین یگانهای ذخیره ارتش
اوکراین بودند، روانه میدان کند. تیپ 82 با ۲۰۰۰ نیرو و خودروهای جنگی ماردر و استرایکر
و همچنین تانکهای چلنجر ۲ نیز پس از آنکه زیر حملات هوایی
روسیه بخشی از استعداد خود را در روبوتین در منطقه زاپوریژیا مستقر کرد با حملات
گسترده روسها به تماشای انهدام خودروهای زرهی و تانکهای انگلیسیاش نشست.
شکستهای
اوکراین در شرایطی تداوم دارند که با آشکار شدن قطعی حمله بهاری، مقامات ناتو سعی
کردند با فروش خاک اوکراین به روسیه، جنگ را متوقف سازند. بر همین اساس«استیان
ینسن»، رئیس دفتر دبیرکل ناتو ماه گذشته اعلام کرد کییف میتواند با واگذاری بخشی
از خاکش به روسیه جنگ را تمام کرده و به عضویت این سازمان درآید. این پیشنهاد شرمآور
که به راحتی توسط یک مقام نهچندان بلندپایه ناتو در نیمه دوم سال 2023 بیان میشد،
در سال 2022 حتی برای شخصیتی غیردولتی و البته برجسته مانند هنری کیسینجر قفل بود.
هنری کیسینجر، وزیرخارجه و مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا در نخستین ماههای جنگ
تاکید کرده بود «اوکراین بخشی از خاک خود را برای پایان دادن به جنگ به روسیه واگذار
کند» اما به دنبال افزایش انتقادات حرفهایش را به نوعی پس گرفت. امروز اما پیشبینی
یا پیشنهاد این پیرمرد صدساله به سرنوشت محتوم اوکراین بدل شده است.
جغرافیای اقتصادی جنگ
به دنبال جنگ
اوکراین، غرب با اعمال فشار از همه کشورهای جهان خواست علاوه بر محکومیت قطعی
روسیه، کمکهای مالی و نظامی خود را به سرعت و با حجم بالا به کییف ارسال کنند.
نتیجه اما برخلاف انتظار بود. در خارج از اروپا و مجموعه غرب، دیگران احساسی به
جنگ نداشتند. تنها تعدادی از دولتها نسبت به پیامدهای اقتصادی جنگ مانند افزایش
قیمت انرژی و دشواری دسترسی به مواد غذایی نگرانی داشتند؛ هرچند این نگرانی نیز
موجب موضعگیری آنان علیه روسیه نشد بلکه برای تامین انرژی و مواد غذایی لحن آرامتری
در برابر مسکو برگزیدند.
مجموعه غرب در
غیاب یاری دیگر بخشهای جهان، خود بار اصلی جنگ را بر دوش کشید. تقریبا تمام
پشتیبانی مالی و لجستیکی جنگ بر گرده اروپا و همچنین دو کشور آمریکا و کانادا در
آمریکای شمالی افتاد. اروپا 45 درصد و آمریکا 29 درصد از هزینههای این جنگ را
تامین کردند. این دو درمجموع 75 درصد هزینههای صورت گرفته را متحمل شدند. از منظر
دیگر، 38 درصد کمکهای صورت گرفته از سوی پنج اقتصاد بزرگ اروپا (آلمان، انگلیس،
فرانسه، ایتالیا و اسپانیا) تامین شده است. این مساله نشان میدهد آنها تقریبا
نیمی از کمکهای «اروپا+آمریکا» و 83 درصد از کمکهای اروپا را به خود اختصاص دادهاند.
به عبارتی دیگر آمریکا به همراه پنج قدرت برتر اقتصادی اروپا، بیش از دوسوم کل
هزینههای خارجی جنگ اوکراین را تقبل کردهاند. نکته جالب در این نبرد، عدم مشارکت خاص آمریکای لاتین
(شامل قاره آمریکای جنوبی به علاوه نیمی از قاره آمریکای شمالی) به همراه آفریقا
در کمک مالی، نظامی و بشردوستانه به اوکراین است. کمکهای قاره آسیا به اوکراین در
حوزه مالی نیز اندک و تقریبا منحصر به ژاپن است. قاره کهن بهطور رسمی تقریبا هیچگونه
کمک نظامی به کییف نکرده است. در این میان برخی کشورها مانند چین، هند و تعدادی
از دولتهای عربی کمکهای بشردوستانه مانند غذا و چادر برای آوارگان، آن هم در حجم
ناچیز به اوکراین ارسال کردهاند. در اقیانوسیه نیز دو کشور استرالیا و نیوزیلند
بهعنوان دنبالههای جغرافیای سیاسی غرب، کمکهای اندکی به اوکراین داشتهاند.
جغرافیای تامین نظامی جنگ
اگر در حوزه
کمکهای مالی به اوکراین، غرب تقریبا تنها بوده است، عمق این تنهایی در ارائه کمکهای
نظامی به اوکراین بسیار بیشتر است. اروپا، آمریکا و کانادا 99 درصد کمکهای نظامی
به اوکراین را تامین کردهاند. از این مقدار، سهم کشورهای اروپایی 51 درصد و سهم
آمریکا و کانادا در آمریکای شمالی 49 درصد بوده است. پنج اقتصاد بزرگ اروپا نیز با
28 درصد، تقریبا یکسوم کمکهای نظامی را تامین کردهاند. از
اینرو میتوان گفت، میزان کمکهای نظامی بسیار بیشتر از 89.03 میلیارد دلار
تخمینی هستند؛ بهویژه آنکه میزان کل کمکها به 237.83 میلیارد دلار میرسد. نمیتوان
باور کرد کمکهای نظامی تنها 37.5 درصد یا تقریبا یکسوم مجموع کمکها به اوکراین
باشند.
جنگ به کجا کشیده میشود؟
روسیه یکپنجم
خاک اوکراین شامل 5 استان این کشور را به خاک خود ملحق ساخته است. در کنار آن
تقریبا نیمی از مردم اوکراین در خارج و داخل این کشور آواره شدهاند که در این
میان تعداد خارجشدگان از اوکراین به یکسوم جمعیت این کشور میرسد. اوکراین 43
میلیون نفری، با نیمی از جمعیت خود تلاش کرده همواره یک میلیون نیروی نظامی در
دسترس داشته باشد. با اینحال آمارهای مختلف نشان میدهد 200 تا 500 هزار نفر از
آنها کشته شدهاند. با توجه به نسبت یک به سه میان کشتهها و زخمی شدگان، بین 600
هزار تا یک میلیون و 500 هزار اوکراینی زخمی شدهاند.
زیرساختهای
اوکراین نیز دستکمی از سربازانش ندارند و بازسازی آنها نیازمند صدها میلیارد دلار
است. صرفا در حوزه برق، 60 درصد زیرساختهای این صنعت از بین رفتهاند. میزان زیانهای
کییف در حوزه منابع انسانی به حدی است که گفته میشود این کشور در قالب برنامه
آموزش نیروهای خود توسط کشورهای اروپایی سربازانی مسن با 70 سال سن را به آلمان
اعزام کرده است. در مقابل اما روسیه با جمعیتی سه برابر اوکراین و دسترسی کامل به
جمعیت کشور، تلفاتی کمتر از کییف متحمل شده است درحالیکه، نه روسها آواره شدهاند
و نه زیرساختهای این کشور آسیبهای چندانی متحمل شدهاند.
در تازهترین
اظهارات، زلنسکی از آمریکا و کشورهای غربی خواسته برای برتری هوایی اوکراین بر
روسیه، ۱۶۰ جنگنده
F16 در اختیار کییف
بگذارند. اگر قیمت هر جنگنده بهطور متوسط 100 میلیون دلار در نظر گرفته شود، تنها
در آسمان، غرب باید 16 میلیارد دلار هزینه کند. البته مارک میلی، رئیس ستاد مشترک
ارتش آمریکا مدتها قبل گفته بود که «جنگندههای پیشرفته، سلاحی سحرآمیز نخواهد
بود که موازنه قوا را آنطور که اوکراین تصور میکند، برهم بزند.» این جدا از
تسلیحات میلیون دلاری و هزینه آموزش خلبانها است. البته جدا از اینکه این حجم از
جنگنده برای تحویل به اوکراین وجود ندارد، باید این نکته را هم اضافه کرد که برای
موفقیت روی زمین، ناتو باید چندین برابر این رقم هزینه کند. اوکراین و ناتو، در
جنگ به انتها رسیدهاند آن هم در شرایطی که روسها قادر به ادامه جنگ برای سالهای
آتی هستند. ناتو پیش از این با اوکراینیها در اوکراین علیه روسیه میجنگید اما
اگر از این به بعد بخواهد جنگ را ادامه دهد، باید با غیراوکراینیها در اوکراین به
مصاف روسها برود.