آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

توماس جفرسن سومین رئیس جمهور آمریکا: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.
آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

توماس جفرسن سومین رئیس جمهور آمریکا: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.

در نشست‌ جهانی "راه دموکراسی" گفته شد که دموکراسی، بازیچه ‌دست بازاراست

در نشست‌ جهانی "راه دموکراسی" گفته شد که دموکراسی، بازیچه ‌دست بازاراست 

 

دویچه وله فارسی ‏شنبه‏، 2013‏/01‏/19

 

مقدمه از سایت رهایی: در مورد ماهیت دمکراسی تعریف و تعابیر زیادی وجود دارد و به طور متداول این تعبیر مقبول است که: " دمکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم" و ظاهرآ در کشورهای غربی این نوع از دمکراسی با برگزاری یک انتخابات به اصطلاح آزاد متحقق می شود! اما واقعیت این است که فقط کسی می تواند در مبارزه انتخاباتی شرکت کند و هزینه آنرا بپردازد که بسیار پولدار باشد و یا اینکه از طرف افراد پولدار حمایت بشود و در نهایت هر کس که بتواند با صرف پول بیشتر تبلیغات بیشتری انجام بدهد در نتیجه برنده انتخابات و صاحب قدرت می شود. بدینترتیب شرکت ها و مؤسسات مالی ثروتمند با در اختیار گرفتن اهرم های قدرت ماهیت دولت را تعیین کرده و برای مردم قانونی را می نویسند که حافظ منافع سرمایه داران باشد. اگر این تعریف توماس جفرسون رئیس جمهور اسبق آمریکا را قبول داشته باشیم که می گوید: "دمکراسی وقتی است که دولتها از مردم می ترسند" از زمانی که دولتها بوجود آمدند و تا زمانی که دولتها وجود داشته باشند، هیچگاه دمکراسی وجود نداشته است و در آینده نیز وجود نخواهد داشت!.

در نشست‌جهانی "راه دموکراسی" در مونیخ درباره‌ی چگونگی تحقق‌ دموکراسی‌پذیری در یک سیستم سرمایه‌داری، پروفسور آکسل هونث، فیلسوف نام‌آشنای آلمانی گفت: «بازار باید خود را با موازین دموکراسی تطبیق دهد، نه برعکس. ( و البته این خواسته مانند آن است که از بازار بخواهیم تا خودکشی کند!! "سایت رهایی")

بخش دوم نشست‌جهانی "راه دموکراسی" در روز ۱۳ ژانویه (۲۴ دی) در سالن تئاتر شهر مونیخ برپا شد. در این نشست که به ابتکار ‌انستیتو گوته در ۴ بخش تنظیم شده است،‌ دانشمندان، نویسندگان و پژوهشگران بریتانیایی و چینی نیز از طریق ماهواره شرکت داشتند و درباره‌ی کارایی و کار‌کرد روابط دموکراتیک و چگونگی تحقق‌پذیری دموکراسی در یک سیستم کاپیتالیستی (سرمایه‌داری) در کشورهای گوناگون به بحث نشستند.

ابتدا گفته‌ای از یوهان ولفگانگ فن گوته، شاعر و نویسنده‌ی پرآوازه‌ی آلمانی، نقل شد: «هیچ‌کس برده‌تر از آنی نیست که بپندارد آزادست و آزاد نباشد.» به‌ نظر شرکت‌ کنندگان در این نشست، "سخن نغز" گوته مصداق بارز روابط دموکراتیک حاکم در جوامع اروپایی است.

آکسل هونث می‌گوید که در سیستم سرمایه‌داری انسان و نیازهای او عامل تعیین‌کننده نیست

پروفسور آکسل هونث، فیلسوف نام‌ آشنای آلمانی، از جمله، معتقد است که: روابط دموکراتیک حاکم در غرب ظاهری است. در این کشورها انتخابات آزاد !! وجود دارد، ولی تصمیمات اصلی از سوی صاحبان صنایع و بخش اقتصادی جامعه اتخاذ می‌شود. پروفسور هونث در این رابطه می‌گوید: «بخش بزرگی از جامعه به درستی در این که آیا نظر مردم در تصمیم‌گیری‌های سیاسی تاثیر دارد یا نه،  تردید دارد».

 

دموکراسی و کاپیتالیسم؛ جمع اضداد

 

به باور این استاد فلسفه که در دانشگاه فرانکفورت تدریس می‌کند، مردم در حال حاضر معتقدند که گستره‌ی قدرت و حوزه‌ی عمل سیاستمداران و پارلمان، به‌طورکلی بسیار محدود است و اینکه شهروندان در باره‌ی مسایل گوناگون چه فکر می‌کنند، به‌طور کلی اهمیتی ندارد. او دلیل محدودیت دامنه‌ی نفوذ و اراده‌ی سیاست را در "لجام‌گسیختگی" بخش اقتصادی جستجو می‌کند. این فیلسوف در گفت‌وگو با دویچه وله می‌گوید: «بسیاری از اهداف سیاسی اصولا به اجرا در نمی‌آیند، ‌چون حکومت‌هایی که قصد پیاده‌کردن این تصمیم‌ها را دارند، با سدهای بخش اقتصادی روبرو می‌شوند.» به این ترتیب این پرسش مطرح می‌شود که آیا اصولا دموکراسی در یک سیستم کاپیتالیستی، تحقق‌پذیر است؟

در نشست‌ جهانی "راه دموکراسی" گفته شد که دموکراسی، بازیچه ‌دست بازاراست

 

 

 دویچه وله فارسی ‏شنبه‏، 2013‏/01‏/19

  

مقدمه از سایت رهایی: در مورد ماهیت دمکراسی تعریف و تعابیر زیادی وجود دارد و به طور متداول این تعبیر مقبول است که: " دمکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم" و ظاهرآ در کشورهای غربی این نوع از دمکراسی با برگزاری یک انتخابات به اصطلاح آزاد متحقق می شود! اما واقعیت این است که فقط کسی می تواند در مبارزه انتخاباتی شرکت کند و هزینه آنرا بپردازد که بسیار پولدار باشد و یا اینکه از طرف افراد پولدار حمایت بشود و در نهایت هر کس که بتواند با صرف پول بیشتر تبلیغات بیشتری انجام بدهد در نتیجه برنده انتخابات و صاحب قدرت می شود. بدینترتیب شرکت ها و مؤسسات مالی ثروتمند با در اختیار گرفتن اهرم های قدرت ماهیت دولت را تعیین کرده و برای مردم قانونی را می نویسند که حافظ منافع سرمایه داران باشد. اگر این تعریف توماس جفرسون رئیس جمهور اسبق آمریکا را قبول داشته باشیم که می گوید: "دمکراسی وقتی است که دولتها از مردم می ترسند" از زمانی که دولتها بوجود آمدند و تا زمانی که دولتها وجود داشته باشند، هیچگاه دمکراسی وجود نداشته است و در آینده نیز وجود نخواهد داشت!.

در نشست‌جهانی "راه دموکراسی" در مونیخ درباره‌ی چگونگی تحقق‌ دموکراسی‌پذیری در یک سیستم سرمایه‌داری، پروفسور آکسل هونث، فیلسوف نام‌آشنای آلمانی گفت: «بازار باید خود را با موازین دموکراسی تطبیق دهد، نه برعکس. ( و البته این خواسته مانند آن است که از بازار بخواهیم تا خودکشی کند!! "سایت رهایی")

بخش دوم نشست‌جهانی "راه دموکراسی" در روز ۱۳ ژانویه (۲۴ دی) در سالن تئاتر شهر مونیخ برپا شد. در این نشست که به ابتکار ‌انستیتو گوته در ۴ بخش تنظیم شده است،‌ دانشمندان، نویسندگان و پژوهشگران بریتانیایی و چینی نیز از طریق ماهواره شرکت داشتند و درباره‌ی کارایی و کار‌کرد روابط دموکراتیک و چگونگی تحقق‌پذیری دموکراسی در یک سیستم کاپیتالیستی (سرمایه‌داری) در کشورهای گوناگون به بحث نشستند.

ابتدا گفته‌ای از یوهان ولفگانگ فن گوته، شاعر و نویسنده‌ی پرآوازه‌ی آلمانی، نقل شد: «هیچ‌کس برده‌تر از آنی نیست که بپندارد آزادست و آزاد نباشد.» به‌ نظر شرکت‌ کنندگان در این نشست، "سخن نغز" گوته مصداق بارز روابط دموکراتیک حاکم در جوامع اروپایی است.

آکسل هونث (نفر وسط) می‌گوید که در سیستم سرمایه‌داری انسان و نیازهای او عامل تعیین‌کننده نیست

پروفسور آکسل هونث، فیلسوف نام‌ آشنای آلمانی، از جمله، معتقد است که: روابط دموکراتیک حاکم در غرب "ظاهری" است. در این کشورها انتخابات آزاد وجود دارد، ولی تصمیمات اصلی از سوی صاحبان صنایع و بخش اقتصادی جامعه اتخاذ می‌شود. پروفسور هونث در این رابطه می‌گوید: «بخش بزرگی از جامعه به درستی در این که آیا نظر مردم در تصمیم‌گیری‌های سیاسی تاثیر دارد یا نه، تردید دارد».

دموکراسی و کاپیتالیسم؛ جمع اضداد

به باور این استاد فلسفه که در دانشگاه فرانکفورت تدریس می‌کند، مردم در حال حاضر معتقدند که گستره‌ی قدرت و حوزه‌ی عمل سیاستمداران و پارلمان، به‌طورکلی بسیار محدود است و اینکه شهروندان در باره‌ی مسایل گوناگون چه فکر می‌کنند، به‌طور کلی اهمیتی ندارد. او دلیل محدودیت دامنه‌ی نفوذ و اراده‌ی سیاست را در "لجام‌گسیختگی" بخش اقتصادی جستجو می‌کند. این فیلسوف در گفت‌وگو با دویچه وله می‌گوید: «بسیاری از اهداف سیاسی اصولا به اجرا در نمی‌آیند، ‌چون حکومت‌هایی که قصد پیاده‌کردن این تصمیم‌ها را دارند، با سدهای بخش اقتصادی روبرو می‌شوند.» به این ترتیب این پرسش مطرح می‌شود که آیا اصولا دموکراسی در یک سیستم کاپیتالیستی، تحقق‌پذیر است؟

به نظر آکسل هونث، در این سیستم‌های حکومتی، اصولا انسان و نیازهای او به مثابه عاملی تعیین‌کننده به حساب نمی‌آیند. از این رو ضرورتی هم برای برآوردن خواست‌های این شهروندان احساس نمی‌شود: «در حال حاضر همه‌ی راهکارها در این نسخه خلاصه می‌شود که دموکراسی باید خود را با بازار و اقتصاد هماهنگ کند».

این استاد فلسفه می‌گوید که این نسخه ‌به عنوان راهکاری کارآ در مقابله با بحران مالی اروپا بارها و بارها پیچیده و مورد استعمال قرار گرفته است. برای این فیلسوف مطرح در گستره‌ی جهانی، ولی این روند به معنای از دست‌رفتن بخشی از دستاوردهای دموکراسی است. او می‌گوید، چالش میان اقتصاد و دموکراسی، همواره وجود داشته است و در روند تکامل این شکل حکومتی، این اقتصاد بوده است که به سود دموکراسی به عقب رانده شده است. او نتیجه می‌گیرد: بازار باید خود را با موازین دموکراسی تطبیق دهد، نه برعکس».

اینگو شولتس، نویسنده‌ی معروف آلمانی که در این نشست حضور داشت، معتقد است که هر چند روند کنونی محدود‌ ساختن دامنه‌ی دموکراسی نگران‌کننده است، ولی امکان این که با استفاده از ابزارهای دموکراتیک و قانونی بتوان آن را متوقف یا کند کرد، نیز وجود دارد. شولتس در این رابطه به کارزاری اشاره کرد که او و کنشگران مدنی دیگر چندی پیش علیه خصوصی‌کردن منابع تامین آب آشامیدنی برپا کرده بودند. این کنشگران در صدد برآمدند با گردآوری یک میلیون امضا، علیه تصمیم اتحادیه‌ی اروپا مبنی بر خصوصی‌کردن منابع تامین آب آشامیدنی اقدام کنند. اینگو شولتس می‌گوید: «به نظر من، ما شهروندان به ندرت از این امکانات استفاده می‌کنیم. این اعتراضات بیش از آن‌چه ما فکر می‌کنیم، تاثیر دارند».

به نظر بسیاری از مردم، از جمله مثل این شهروندان لندن که در تصویر دیده می‌شوند، عرصه اقتصاد بیش از حد از زیر کنترل دموکراتیک خارج شده است.

دموکراسی چینی؟!

لو سیانگ هاو، استاد فلسفه‌ی دانشگاه تونجی شانگهای در چین که از طریق ماهواره در این بحث شرکت داشت، سخن خود را با تعریف دموکراسی آغاز کرد و گفت که او به یک تعریف همگانی و جهان‌شمول از دموکراسی باور دارد. از دید او، دموکراسی نهادی است که از راه‌های گوناگون اراده‌ی خلق را به مرحله‌ی اجرا می‌گذارد، با این حال هر چند پایه‌هایی که این نهاد بر آن‌ها استوار است، جهان‌شمول است، ولی راه‌های تحقق آن می‌توانند اشکال متنوعی به خود بگیرند. او گفت: «از این رو پرسش‌هایی که اکنون در رابطه با دموکراسی در چین مطرح است، با مسائلی که دموکراسی اروپا با آن‌ها درگیر است، یکسان نیست. در اروپا مردم در جامعه‌‌های مرفه زندگی می‌کنند و دغدغه‌ی آن را دارند که چگونه می‌توانند به نفوذ سیاسی دست یابند».

به باور لو سیانگ هاو، ولی چین با این مرحله فاصله‌ی بسیار دارد. او نتیجه می‌گیرد که «در چین آینده‌ی دموکراسی به روند مبارزه برای افزایش آزادی در درون حزب کمونیست بستگی دارد تا به مبارزه‌ی برونی علیه آن».

در ادامه‌ی جلسه در این باره بحث شد که چگونه سیاست می‌تواند دوباره نفوذ و قدرت خود را در نبرد با اقتصاد به دست آورد. مارک فیشر، نویسنده‌ی کتاب "واقعیت کاپیتالیسم"، و دو نویسنده‌ی تئاتر، آندرآس لوست‌گارتن و سیمون استفنز از بریتانیا، راه‌کارهای مورد نظر خود را در این رابطه ارائه دادند.

دور بعدی سری بحث‌های "راه دموکراسی" با عنوان "ناکجاآباد و بازسازی" در ۲۴ فوریه در مونیخ، آتن و واشنگتن دی‌سی برگزار خواهد شد
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد