آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

توماس جفرسن سومین رئیس جمهور آمریکا: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.
آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

آنارکو سوسیالیسم، لیبرتارین سوسیالیسم است و مارکسیسم یک بت پرستی سیاسی است!

توماس جفرسن سومین رئیس جمهور آمریکا: اگر دولتها از مردم بترسند دمکراسی است و اگر مردم از دولتها بترسند دیکتاتوری است.

کلاه گشادی که مذاکره کنندگان هسته ای خودی بر سر دولت گذاشتند

کلاه گشادی که مذاکره کنندگان هسته ای خودی بر سر دولت گذاشتند

چرا دولت مجبور به پذیرش گروسی و توافق با آژانس شد؟

01‏/03‏/2021

 


گروه سیاسی-رجانیوز: در روند اجرای توافق هسته‌ای آن‌چه که مشهود به نظر می‌رسید کارشکنی و عدم اجرای تعهدات توسط طرف‌های غربی بود. آمریکا از برجام خارج شد و علیه ایران تحریم وضع کرد، سه کشور اروپایی نیز علی‌رغم حضور در برجام، با آمریکا همراهی کردند و به تعهدات خود در قبال ایران عمل نکردند. 

به گزارش رجانیوز پس از دو سال نقض تعهدات توسط طرف‌های غربی ایران مطابق با ماده 36 و 26 برجام از یک‌سو و مطابق با قانون اقدام راهبردی از سویی دیگر تصمیم به توقف تعهدات خود در برجام گرفت. یکی از این تعهدات توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بود که 5 اسفند باید انجام می‌گرفت. دولت دوازدهم در مواجهه با قانون مجلس ابتدا تعلل کرد و موضع مخالف گرفت اما نهایتا برخلاف میل اولیه خود مجبور به اجرای قانون شد. اما این اقدام ایران با حضور مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تهران و نهایتاً توافق ضعیف و مبهم گروسی-صالحی همراه شد که در نتیجه آن توقف اجرای پروتکل الحاقی با شرایط خاص و عجیب و غریبی مورد توافق قرار گرفت.

اما سوالی که ایجاد می‌شود آن است که چه نیازی به حضور آژانس در تهران و توافق گروسی-صالحی بود؟ چرا مسئولین دولتی مجبور به پذیرش گروسی و توافق با وی در تهران شدند؟ اجرای ماده 36 و 26 برجام در کنار اجرای قانون مجلس شورای اسلامی چه ربطی به یک نهاد خارجی دارد؟

در پاسخ به این سوال باید به اشتباه راهبردی مذاکره کنندگان هسته‌ای دولت اشاره کرد که مبتنی بر آن برجام را از یک توافق دوجانبه تبدیل به یک توافق بین‌المللی کردند. اما چگونه؟ اگر برجام تنها شامل دو طرف ایران و 5+1 بود در صورت بروز اختلاف هر یک از طرفین باید با مذاکره با یکدیگر اختلافات خود را حل و فصل می‌کردند اما به علت حضور آژانس و قرار دادن آن به عنوان ناظر بر تعهدات ایران، توافق دوجانبه تبدیل به یک توافق بین‌المللی شد. چنان‌که آژانس به عنوان ناظر بر تعهدات ایران مشخص شد تا از این طریق اجرای اقدامات ایران را راستی‌آزمایی نماید. از همین رو در صورت ایجاد اختلاف ایران علاوه بر کشورهای 5+1 باید پاسخ‌گوی اجرا یا عدم اجرای تعهدات خود به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان یک نهاد بین‌المللی و 35 عضو شورای حکام باشد.

این ضعف زمانی تکمیل شد که هنگام تعیین ناظر برای بررسی تعهدات طرفین در برجام، هیچ ناظری برای نظارت بر تعهدات طرف‌های غربی تعیین نشد. در نتیجه اگر ایران بخواهد اقدامی انجام دهد باید پاسخ‌گوی اقدامات خود به آژانس باشد اما طرف‌های غربی و آمریکا به راحتی تعهدات خود را اجرا نمی‌کنند و به هیچ نهادی پاسخ‌گو نیستند. وقتی اجرای تعهدات فقط یک طرف توافق، ناظر دارد و آمریکا و اروپا برای بدعهدی و کارشکنی خود به هیچ ناظری پاسخ‌گو نیستند نتیجه آن می‌شود که دولت مجبور می‌شود برای مقابله به مثل با طرف غربی و کاهش تعهدات خود مبتنی قانون مجلس، حضور مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تهران و سپس توافق با وی را مورد پذیرش قرار دهد

 این کلاه گشاد اسفند 99 بر سر دولت نرفت، بلکه در سال 94 طی مذاکرات برجامی این مسئله مورد پذیرش واقع شد تا امروز دولت مجبور به راضی نگهداشتن آژانس باشد!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد